♥ واقعیت 1:
برخلاف آنچه از کودکی به شما قبولانده اند، شما بیش از یک نیمه گمشده دارید.
♥ واقعیت 2:
شما برای شاد بودن به نیمه گمشده تان نیاز ندارید.
♥ واقعیت 3:
قبل از اینکه اجازه دهید کسی دوستتان بدارد، باید اول یاد بگیرید که چطور موجبات شادی خودتان را فراهم کنید.
♥ واقعیت 4:
نیمه گمشده برای رسیدن به تعادل وارد زندگی ما می شوند.
♥ واقعیت 5:
نیمه گمشده برای کمک به ما برای پیدا کردن خود درونیمان وارد زندگی ما می شوند.
♥ واقعیت 6:
نیمه گمشده بین جنسیت ها، ملیت ها، مذاهب یا دیدگاه های سیاسی مختلف تبعیضی قائل نیستند.
♥ واقعیت 7:
نیمه گمشده شما ممکن است همانی باشد که درست کنار گوشتان خوابیده است.
♥ واقعیت 8:
دلیلش این است که عشق به شکل ها و اندازه های مختلف می آید.
♥ واقعیت 9:
ارتباط شما با نیمه گمشده تان به خصوصیات ظاهری متکی نیست. مهم نیست که چه ظاهری داشته باشند، مهم درون آنهاست که پیوند شما را مستحکم می کند.
♥ واقعیت 10:
ظاهر انسان ها فقط یک پوسته است و نیمه گمشده شما درون این پوسته خوابیده است. وضعیت ظاهری شما DNA شماست؛ همان چیزی که پدر و مادرتان موقع تولد به شما بخشیده اند. اما هیچ ارتباطی با خود روحانی و معنوی شما ندارد. و با کمک این خود است که نیمه گمشده تان را می یابید.
♥ واقعیت 11:
وقتی برای اولین بار نیمه گمشده مان را می بینیم، جاذبه ای فوری به او حس خواهید کرد.
♥ واقعیت 12:
این یک جاذبه روحانی است که دو روح را به هم متصل می کند.
♥ واقعیت 13:
با روی آوردن به خودی درونیتان، فوراً نیمه گمشده تان را تشخیص خواهید داد.
♥ واقعیت 14:
نیمه گمشده به دلایل مشخص وارد زندگی ما می شود.
♥ واقعیت 15:
نیمه گمشده برای تحسین ما وارد زندگیمان می شود.
♥ واقعیت 16:
نیمه گمشده برای کامل کردن ما وارد زندگیمان می شود.
♥ واقعیت 17:
نیمه گمشده انواع مختلف دارد و آنها را می توان به سه دسته اصلی تقسیم کرد.
♥ واقعیت 18:
این سه دسته بندی از این قرارند: کارما، همراه و دوقلو.
♥ واقعیت 19:
حتی ممکن است یک گروه چهارمی هم باشد که شریک گروهی نامیده می شود.
♥ واقعیت 20:
نیمه گمشده کارما به زندگی شما می آید تا کمکتان کند مشکلی را حل کنید یا شما به او کمک کنید مشکلی را حل کند.
♥ واقعیت 21:
نیمه گمشده کارما ممکن است همکار، یکدوست نزدیک یا یکی ازاعضای خانواده شما باشد.
♥ واقعیت 22:
نیمه گمشده کارما ممکن است حتی حیوان خانگی شما باشد که ارتباطی روحانی با او برقرار کرده اید.
♥ واقعیت 23:
نیمه گمشده کارما یکی از متداولترین نوع روابط است و ممکن است در طول زندگی چندین مورد از آن را داشته باشید.
♥ واقعیت 24:
بین دو شریک کارما معمولاً هیچ رابطه جنسی وجود ندارد.
♥ واقعیت 25:
نیمه گمشده همراه کسی است که برای صمیمیت و بچه دار شدن به زندگی شما پا می گذارد.
♥ واقعیت 26:
این نیمه گمشده کسی است که نهایتاً یا با او ازدواج می کنید و یا تا پایان عمر یک رابطه معنوی با او دارید.
♥ واقعیت 27:
اما نیمه گمشده همراه قرار نیست که تا پایان عمر کنار شما باشد و احتمال طلاق وجود دارد.
♥ واقعیت 28:
نیمه گمشده همراه به دلیلی وارد زندگی شما شده است و یکی از این دلایل رشد فردی شماست.
♥ واقعیت 29:
برخلاف نیمه گمشده کارما و دوقلو، رابطه نیمه همراه مستلزم تلاش بیشتر از هر دو جانب است تا رابطه ای سالم و دوست داشتنی ایجاد شود.
♥ واقعیت 30:
حتی اگر شما و نیمه همراهتان از هم جدا شوید، او هیچوقت به طور کامل از زندگی شما بیرون نخواهد رفت.
♥ واقعیت 31:
سومین گروه نیمه دوقلو است که بیشترین هواخواه را دارد.
♥ واقعیت 32:
نیمه دوقلو هم به دلیلی مشخص وارد زندگی شما می شود.
♥ واقعیت 33:
شما نیمه دوقلویتان را طوری تشخیص می دهید که انگار او را همه عمر می شناخته اید.
♥ واقعیت 34:
نیمه دوقلو همتای الهی شماست.
♥ واقعیت 35:
روح همتای دوقلو منعکس کننده روح شماست، آن را شناخته و با آن پیوند می خورد.
♥ واقعیت 36:
هیچکس نمی تواند شما را از همراه دوقلویتان جدا کند.
♥ واقعیت 37:
اما اگر زمان مناسب نباشد، ممکن است همراه دوقلویتان شما را ترک کند و بعدها در یک زمان دیگر برگردد. اما این پیوند هیچوقت شکسته نمی شود.
♥ واقعیت 38:
مهمترین و متداولترین عامل پیوند نخوردن با نیمه دوقلو در یک زمان این واقعیت است که هر دو طرف یا یکی از آنها در یک رابطه متعهد هستند.
♥ واقعیت 39:
اما اگر زمان مناسب باشد و هر دو طرف قوی باشند، رابطه با نیمه دوقلو شکل خواهد گرفت.
♥ واقعیت 40:
مهم نیست که کدام دسته از این نیمه های گمشده وارد زندگی شما می شوند، مسئله مهم این است که هرکدام از آنها به دلیلی می آیند و هیچیک مهمتر از دیگری نیست زیرا همه آنها باعث می شوند بتوانیم خود والاترمان را پیدا کنیم.
در چند سال اخیر، روانشناسان و جامعهشناسان به بررسی اطلاعات درباره پرسشی پرداختهاند که قبلاً برای فلاسفه مهم بود: چه چیزی باعث رضایت ما میشود؟
پژوهشگران به این منظور تحقیقات گستردهای در سراسر جهان انجام دادهاند تا ببینند چگونه چیزهایی مانند پول، نگرش، فرهنگ، حافظه، تندرستی، نوعدوستی و عادات روزانه بر احساس بهروزی ما تأثیر میگذارد. حوزه جدید روانشناسی مثبت پر از یافتههای جدیدی حاکی از آن است که اعمال ما تأثیر چشمگیری بر احساس خوشبختی و رضایت ما از زندگی دارد. 10 راهبرد ثابتشده برای افزایش رضایت عبارتند از:
1. لحظات روزانه زندگی را درک کنید
هر از چندی مکث کنید تا گل سرخی را ببویید یا کودکان را حین بازی تماشا کنید. کسانی که درنگ میکنند تا وقایعی را که بهطور عادی با عجله پشت سر میگذارند، ببینند یا در طول روز به وقایع خوشایند روزانه فکر میکنند، افزایش قابل توجهی را از نظر رضایت و کاهش افسردگی گزارش میکنند.
2. از مقایسه بپرهیزید
چشم و همچشمی جزئی از بسیاری از فرهنگهاست اما مقایسه خودمان با سایرین میتواند به رضایت و عزت نفس لطمه وارد کند. به جای مقایسه کردن با دیگران، توجه خود را به دستاوردهای شخصی معطوف کنید تا به رضایت بیشتری دست یابید.
3. بیش از اندازه به پول توجه نکنید
کسانی که پول را در رأس فهرست اولویتهای خود قرار میدهند، بیشتر در معرض افسردگی، اضطراب و عزت نفس پایین هستند. این امر در ملل و فرهنگهای گوناگون یکسان است. هر چقدر بیشتر رضایت را در کالاهای مادی بجوییم، کمتر آن را مییابیم. رضایت، عمر کوتاهی دارد و گذراست. پولدوستان نیز در آزمون پویایی و خودشکوفایی نمره اندکی میگیرند.
4. اهداف معنادار داشته باشید
کسانی که برای تحقق چیزی ارزشمند تلاش میکنند، بسیار راضیتر از کسانی هستند که رؤیاها یا آرزویی ندارند. این اهداف میتواند به سادگی یادگرفتن مهارتی جدید یا بار آوردن بچهها به شیوهای اخلاقی باشد. انسان همواره برای رشد به نوعی معنا نیاز دارد. به گفته دانشمندان، رضایت و خوشبختی در محل تلاقی لذت و معنا قرار دارد. هدف چه در محل کار و چه در خانه آن است که فعالیتهایی انجام دهیم که از نظر شخصی هم لذتبخش و هم مهم باشد.
5. در کار ابتکار به خرج دهید
میزان رضایت شما از شغل تا حدی به ابتکاری که به خرج میدهید، بستگی دارد. محققان معتقدند هنگامی که خلاقیت به خرج میدهیم، به دیگران کمک میکنیم و راههای بهبود در امور را پیشنهاد میکنیم یا کارهای اضافی انجام میدهیم، از کارمان بیشتر احساس اغنا میکنیم.
6. دوست پیدا کنید و به خانواده اهمیت دهید
افراد راضی معمولاً خانواده دوست و روابط بهتری دارند. اما صرف کمیت رابطه با افراد کافی نیست، بلکه کیفیت آن نیز اهمیت دارد. انسان به رابطه نزدیک نیاز دارد؛ رابطهای که در برگیرنده تفاهم و توجه باشد.
7. لبخند بزنید، حتی زمانی که حالش را ندارید
بهنظر ساده میرسد اما بسیار مؤثر است. افراد راضی امکانات موجود، فرصتها و موفقیت را میبینند. وقتی آنان به آینده نگاه میکنند، خوشبین هستند و وقتی گذشته را مرور میکنند، معمولا گزینههای مثبت را میبینند. حتی اگر از بچگی اینگونه بزرگ نشدهاید که نیمه پر لیوان را ببینید، با تمرین نگرش مثبت به عادت تبدیل میشود.
8. طوری تشکر کنید که گویی واقعاً قدردان هستید
کسانی که عادت به سپاسگزاری دارند، معمولاً سالمتر و خوشبینتر هستند و بیشتر به سوی تحقق اهداف پیشرفت میکنند. تحقیقات نشان میدهد افرادی که به کسانی که به آنان کمک کردهاند، نامه تشکرآمیز مینویسند، از نظر رضایت در سطح بالا و از نظر افسردگی در سطح پایینی قرار دارند. به علاوه اثر یک نامه تشکرآمیز تا هفتهها طول میکشد.
9. از خانه بیرون بروید و ورزش کنید
تحقیقات نشان میدهد که ورزش میتواند به اندازه داروها در درمان افسردگی مؤثر باشد و در عین حال هیچگونه عوارض جانبی نیز نداشته باشد. به علاوه، هزینه آن نیز بهمراتب کمتر است. ورزش منظم حس تحقق چیزی را به انسان میدهد، امکان تعامل با دیگران را فراهم میکند، هورمونهای عامل احساس خوب را در بدن آزاد میکند و عزت نفس را افزایش میدهد.
10. بخشش را فراموش نکنید
نوعدوستی و بخشش را به جزئی از زندگی خود تبدیل کنید و از این کار مقصودی را بجویید. محققان میگویند کمک به همسایه، داوطلبشدن برای انجام کارهای عامالمنفعه یا اهدای کالا و خدمات باعث ایجاد احساس خوبی در شخص میشود که مزایای زیادی از نظر تندرستی به همراه دارد که از ورزش کردن یا ترک کردن سیگار هم بیشتر است. گوش کردن به درد دل دوست، یاد دادن مهارتها، توجه به موفقیتهای دیگران و روحیه گذشت نیز به رضایت میافزاید. محققان میگویند کسانی که برای دیگران خرج میکنند، بیشتر از کسانی که برای خودشان خرج میکنند، احساس رضایت میکنند.