سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اساس حکمت، دوری گزیدن از نیرنگ است . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات
تبادل لینک خودکار - افزایش رتبه و بازدید در گوگل.
بازدید امروز :11
بازدید دیروز :29
کل بازدید :235667
تعداد کل یاداشته ها : 308
103/2/22
4:48 ع
نمی دونی چی بپزی؟ از سایت ما بازدید کن!!
درمان عادت های عصبی

 

بسیاری از اعمالی که ما انجام می دهیم،? زائیده افکار ماست و درونی است. اما در شرایط استرس?زا، افکار، ذهن و تمرکز ما به سویی دیگری هدایت می شود. وقتی تحت فشار هستیم و یا عصبی هستیم، رفتارهای عادتی خاصی را از خود بروز می دهیم. ناگهان اتفاق می افتد که یک بسته بیسکوییت را باز می کنیم و تا به خود می جنبیم می بینیم نصف بسته خالی شده است، در حالی که حتی به یاد نمی?آوریم که این همه بیسکوییت خوردیم. ذهن ناخودآگاه ما در شرایط اضطراب و تنش به گونه?ای دیگر عمل می کند. عادات عصبی مثل ناخن جویدن اصلا منطقی به نظر نمی?رسد و این عادت به مرور زمان بدتر می شود تا جایی که به بدن صدمه می رساند. ببین این عادات عصبی چه آسیب?هایی به بدن وارد می کند.

? شکستن انگشتان

گاهی افراد حتی از صدایی که از شکستن انگشتان به گوش می رسد، لذت می برند، این صدا از هوای میان بندهای انگشت ایجاد می شود. این افراد بر این باورند که با این عمل استرس آنها از بین می رود و احساس خوبی پیدا می کنند. با این کار، پوشش مفصلی که مفصل بند انگشتان را می پوشاند حاوی مایعی به نام سینوویال است که مفصل ها را چرب و مغذی نگاه می دارد. علاوه بر این این مایع حاوی گازهای محلولی مثل اکسیژن، نیتروژن و دی اکسیدکربن است. فشاردادن بند انگشتان، فشاردادن پوشش (کپسول) مفصلی را کاهش می دهد و همین امر باعث می شود تا گازهای محلول سریعا رها شوند و صدا تولید شود.

? آسیب های وارده

این صدای تولید شده، شاید خوشایند باشد، اما آسیب ناشی از آن بسیار ناخوشایند است و صدای تولیدشده نیز برای اطرافیان ناخوشایند است. افرادی که عادت به انجام این حرکت دارند، شاید در طول روز بیش از 200مرتبه این کار را انجام دهند. معمولا اگر این عادت در دوران کودکی ایجاد شود، خود به خود با رشد کودک برطرف خواهد شد. اما معمولا در دوران بزرگسالی ترک این عادت مشکل ساز می شود و شخص قادر نیست، خود را کنترل کند و برای ترک عادت باید به یک رفتار درمان مراجعه کند.

? دندان قروچه:

دندان قروچه معمولا یک عادت ناخودآگاه است که در دندان های جلو و عقب یا دندان های کناری به وجود می آید. برخی افراد وقتی عصبی و ناراحت می شوند. سعی می کنند با ساییدن دندان هایشان به هم خود را آرام کنند.

? آسیب های وارده

دندان قروچه اغلب در حین خواب رخ می دهد و وقتی خواب سبک تر می شود، این حالت کم کم از بین می رود. دندان قروچه در خواب معمولا چند ثانیه طول می کشد، اما برخی افراد این عادات نادرست را تا 30دقیقه ادامه می دهند و همین امر باعث می شود تا آسیب بیشتری به دندان ها برسد. می توانید با استفاده از محافظ دندان و دهان، دندان قروچه در خواب را متوقف کنید. دندان قروچه باعث پارگی رباط هایی می شود که دندان را در استخوان نگه می دارند، علاوه بر این باعث استرس و خستگی عضلانی که مسئول بسته شدن دهان هستند، می شود. ماساژ این محدوده باعث می شود تا گرفتگی و فشار آن برطرف شود. سعی کنید حتی در طول روز نیز دندان های بالا و پایین خود را از هم دور نگه دارید.

? ناخن جویدن:

عادت به ناخن جویدن معمولا در دوران کودکی شکل می گیرد. هر چقدر ظاهر ناخن ناهموارتر شود. تمایل به ناخن جویدن بیشتر می شود و حتی سراغ بافت های اطراف ناخن می روید و به آنها نیز آسیب می رسانید.

? آسیب های وارده

وقتی افراد ناخن را تا بستر ناخن می جوند، پوست ملتهب می شود، زیرا ناخن و کوتیکول در نگهداری آب و خارج کردن قارچ ها و باکتری ها با هم همکاری دارند و جراحت به این منطقه می تواند در سیستم عملکرد آنها اختلال ایجاد کند. با گذشت زمان ناخن جویدن می تواند باعث تضعیف ناخن ها شود و به آنها آسیب برساند. افرادی که ناخن می جوند، با وجود هشدار دوستان و آقایان، اغلب قادر به ترک این عادت نیستند. برای ترک این عادت باید دستان خود را همیشه تمیز نگه دارید و با دستکش آنها را بپوشانید و در صورت امکان از محصولات موجود در بازار که با لایه ای تلخ روی ناخن را می پوشانند، استفاده کنید.

? ساییدن پاها به هم:

بسیاری از افراد در حالت عصبی و تحت استرس، پاهای خود را به می سایند و یا پاهای خود را تکان می دهند. با توجه به نوع نشستن این عادت می تواند به سلامت بدن صدمه وارد کند. اگر به گونه ای می نشیند که یک پا را روی دیگری می اندازید، فشار بدن به جای اینکه بین استخوان های کفل پخش شود، فقط فشار روی یک طرف خواهد بود. شانه ها در حالت تعادل نخواهند بود و گردن برای اینکه سر را مستقیم نگه دارد باید فشار بیشتری تحمل کند. شاید در این حالت احساس آرامش داشته باشید، اما نمی دانید که حالات مختلف نشستن چقدر می تواند روی سلامت بدن تأثیرگذار باشد.

? آسیب های وارده

در کوتاه مدت، این نحوه نشستن می تواند روی اعصاب سیاتیک که از ستون فقرات تا کفل و پایین پاها کشیده شده اند. اثر بگذارد. این فشار به عصب ها می تواند از باعث کاهش جریان و گردش خون و در نهایت به بی حسی و گزگز پاها منتهی شود. علاوه بر این ممکن است باعث تحریک عصب ها شود، شرایطی که برای ترمیم و بازسازی به هفته ها زمان نیاز دارد. اگر این عادت متناوب و مکرر باشد، کمردرد و گردن درد را نیز به دنبال خواهد داشت. سردرد و دیگر دردهای عضلانی نیز می تواند از عواقب این عادت نادرست باشد. به این افراد توصیه می شود، راه های صحیح نشستن را یاد بگیرند و در طول روز بارها حالت نشستن و حالات بدن خود را بررسی کنند. اگر شرایط وخیم شود، احتیاج به انجام حرکات ورزشی، کششی و یا درمان های خاص دارید.

? بازی کردن با موها و کشیدن موها:

گاهی اوقات افراد وقتی عصبی و ناراحت هستند، شروع می کنند به کشیدن موهایشان و این عادت اگر دائما انجام بگیرید، به مو آسیب وارد می کند. حتی اتفاق می افتد که افراد این عادت را به طور پنهانی انجام دهند، مثلا وقتی در محل کار خود حضور دارند، در اتاق خود را ببندند و این کار را انجام دهند. انجام این کار به این افراد آرامش می دهد و کمی از خشم و اضطراب آنها را کم می کنند.

? آسیب های وارده

کشیدن موها می توانند باعث کچلی منطقه?ای از سر و موها شود و به مرور زمان فولیکول های مو آسیب می بینند و حتی گاهی ریشه مو را از بین می برد، بهترین راه برای مقابله با این عادت استفاده ا روش های رفتار درمانی است و باید هر چه زودتر این عادت را کنار بگذارید.

? دست زدن به صورت:

دختران نوجوان اغلب وقتی عصبی می شوند و یا با شرایط استرس زایی مواجه می کنند، شروع می کنند به دست زدن به صورت شان و یا فشاردادن جوش های صورت و گاهی نمی توانند این رفتار عصبی خود را کنترل کنند. گاهی وقتی سیستم اعصاب تحریک می شود، خارش یا سوزش روی صورت ایجاد می شود و همین امر باعث می شود نادرست به سوی صورت برود. برخی نوجوانان حتی هنگام خواب نیز دستان خود را از روی صورت برنمی دارند.

? آسیب های وارده

این کار گاهی باعث مسدود شدن منافذ و آکنه های صورت می شود. این لمس کردن جوش های چرکی و فشاردادن آنها باعث ایجاد جای اسکار و زخم و یا حتی ایجاد لک روی پوست می شود. حتی گاهی در ناحیه مورد نظر خونریزی هم دیده می شود. اگر جای زخم ایجاد شود و زخم باز باشد، دست زدن به آنها حتی باعث عفونت می شود، زیرا معمولا دست آلوده است و میکروب ها را وارد جای زخم می کند. به افرادی که عادت به انجام این کار دارند توصیه می شود که همیشه ناخن های خود را کوتاه نگه دارند و تا حد امکان سعی کنند، سر خود را به چیز دیگری گرم کنند. اگر قادر به ترک این عادت نیستند به یک رفتاردرمان حاذق مراجعه کنید تا با انجام تکنیک های پیشنهادی او این عادت نادرست را ترک کنید.

? جویدن مداد و خودکار:

آیا می دانید، این قلم یا مداد قبلا کجا قرار داشته است و چقدر می تواند آلوده باشد، با جویدن ته مداد و به دهان بردن خودکار، مقادیر فراوان جرم و میکروب را وارد دهان و بعد وارد بدن خود می کنید. در برخی افراد جویدن و مکیدن اشیا یک عادت ثابت است که به محض ناراحتی و عصبی شدن این عادت را انجام می دهند.

? آسیب های وارده

اشیا در تماس با دست افراد مختلف و قرارگرفتن در سطوح مختلف آلوده می شوند و هزارها میکروب را با خود حمل می کنند، وقتی این اشیا را وارد دهان خود می کنید، هزارها بلکه میلیون ها میکروب را وارد بدن خود می کنید و ابتلا به اسهال و استفراغ رایج ترین بیماری ناشی از این عادت نادرست است. به افراد توصیه می شود دائما دستان خود را بشویید تا در حد امکان از آلوده شدن اشیا مثل دستگیره های در، مداد، خودکار، میز و یا کیبورد کامیپوتر جلوگیری شود. سعی کنید به جای جویدن مداد و خودکار سر خود را به چیز دیگری مثل نوشیدن قهوه یا چای گرم کنید.

? سیگار کشیدن:

اگر همچنان به سیگار کشیدن ادامه می دهید و فکر می کنید که سیگار به شما آرامش می دهد، بیشتر فکر کنید. نیکوتین ماده ای اعتیادآور در سیگار است که باعث می شود که حس شادی به شما دست بدهد.اما نیکوتین دارویی محرک است که باعث می شود بیشتر عصبانی شوید. نیکوتین باعث افزایش سطح هورمون دوپامین (هورمون شادی آور) می شود. از طرفی دیگر، در صورت مصرف برای اینکه بتوانید نیکوتین اعتیادآور را به مقدار کافی در سیستم بدن خود نگه دارید و اطمینان حاصل کنید که مقادیر فراوانی دوپامین در بدن شما ترشح شده است، باید حتما سیگار بکشید و در صورت عدم سیگار تصور می کنید که حالت عصبی و افسرده دارید.

? آسیب های وارده

اصلی ترین خطری که افراد سیگاری را تهدید می کند، سرطان ریه و بیماری های ریوی و تنفسی است. اما خطر به همین جا ختم نمی شود، سیگار می تواند روی اندام های مختلف و بافت های مختلف بدن تأثیر منفی به جای بگذارد و سلامت عمومی را به مخاطره بیندازد. بهتر است با کمک یک مشاور و استفاده از برخی داروها همین الان اقدام به ترک سیگار کنید و این اعتیاد را کنار بگذارید.


  

هر کس به نوعی تلاش می کند تا از افسردگی رهایی یابد. بعضی از این تلاشها به تجربیات شخصی افراد متکی است ولی عمدتا" به راه حل هایی که در جامعه مرسوم شده و ریشه در سنت های اجتماعی دارد پناه می برند...

همه ما در طول زندگی در دوره های کوتاه و بلند احساس داشتن غم و اندوه را خصوصا در هنگام از دست دادن همسر و یا نزدیکان، هنگام کار و یا از دست دادن آن، تجربه کرده ایم و همه ما قادر به مقابله با این حوادث هستیم. اما زمانی که این اندوه، بیش از اندازه و پایدار و عمیق باشد ممکن است منجر به بیماری افسردگی گردد.

هرکس به نوعی تلاش می کند تا از افسردگی رهایی یابد. بعضی از این تلاشها به تجربیات شخصی افراد متکی است ولی عمدتا" به راه حل هایی که در جامعه مرسوم شده و ریشه در سنت های اجتماعی دارد پناه می برند. تنها و گاهی اوقات از کمک حرفه ای روانپزشکان و روانشناسان بهره مند می شوند.

تلاش در جهت رفع افسردگی خود یکی از راه های اساسی درمان و پیشگیری از شدت بیماری و عوارض آن است.

گر نکوبی شیشه غم را به سنگ

هفت رنگ اش می شود هفتاد رنگ

برای افسرده نبودن کافی نیست که مشکلی نداشته باشیم بلکه باید شوروشوقی در سر باشد باید دلیل برای زندگی داشت.

باید عشق ورزید تا افسرده نبود، پاد زهر افسردگی این نیست که خیالی در سر نداشته باشیم بلکه آن است که موضوعی سالم و مناسب برای دوست داشتن و شوری سازنده و مفید در سر داشته باشیم.

به قول شاعر بزرگ نظامی:

دلی که از عشق خالی شد فسرده است

گرش صد جان بودی بی عشق مرده است

ما منکر مشکلات و حوادث غم انگیز نیستیم اما آنچه به حوادث معنای مایوس کننده می دهد بیش از خود حوادث، تعبیر و تفسیر ماست.

قدرت تعقل و توانایی سازگاری آسان در برابر مشکلات لا یتناهی است.

توانایی اندیشه بشر و قدرت چاره جویی او خیلی بیش از آن است که قوی ترین حوادث تلخ هم بتواند او را برای همیشه افسرده نگه دارد.

شما چه کمکی می توانید به افراد افسرده بکنید تا دوباره به حالت طبیعی برگردند و از زندگی لذت ببرند؟ پیشنهادهای زیر شاید به نظر خیلی ساده باشند، اما واقعا موثرند.

کسی که افسرده است، به طور ناخواسته، دیگران را از خود دور می کند. این شخص هرچیزی را که می شنود یا می بیند، به هرچه که فکر می کند، هرچه که می گوید و هر کاری که انجام می دهد را از فیلتر افسردگی رد می کند.

? قانون شماره 1

هر موجودی چه یک گیاه، چه حیوان و چه انسان، اگر زنده باشد، با مهر و محبت شما شانس بیشتری برای پیشرفت و کامیابی دارد.

? قانون شماره 2

تنهایی کشنده است. لازم نیست حرف من را باور کنید، فقط کافی است آمار مرگ و میر کودکانی را که در یتیم خانه ها هستند، با آنهایی که در خانه و با خانواده بزرگ می شوند و یا مرگ و میر سالمندان بیماری را که در خانه پرستاری می شوند، با آن هایی که در خانه سالمندان زندگی می کنند، مقایسه کنید..

کسی که افسرده است، به طور ناخواسته، دیگران را از خود دور می کند. این شخص هرچیزی را که می شنود یا می بیند، به هرچه که فکر می کند، هرچه که می گوید و هر کاری که انجام می دهد را از فیلتر افسردگی رد می کند. هرگاه اطلاعات از یک احساس منفی فیلتر شوند، تحریف می گردند. خیلی وقت ها که به چنین شخصی می گویید در مورد افسردگی اش حرف بزند، بیشتر و بیشتر افسرده می شود. ممکن است عقب بکشند و برنجند.

شما با به کار بردن موارد زیر می توانید به افراد افسرده کمک کنید تا دوباره به حالت طبیعی برگردند و از زندگی لذت ببرند:

مدام به آن ها سر بزنید.

به چشمانشان نگاه کنید و بیشتر به آنها لبخند بزنید.

دستانشان را در دست بگیرید و شانه شان را نوازش کنید.

بیشتر به حرف هایشان گوش دهید.

سرگرمشان کنید.

به آنها بگویید که کدام کارهایشان شما را تحت تاثیر قرار داده است. به فکر انداختن، احساس بهتری به آنها داده و باعث می شود که روحیه شان بهتر شود.

از آنها بخواهید چیزهایی را لمس کنند. اشیائی با بافت ها و رنگ های مختلف بیاورید و از آنها نظرشان را بخواهید. یک غذای خوش مزه و خوش ظاهر برایشان درست کنید. بکوشید لذت های کوچک را وارد زندگی شان کنید.

بلند به آنها بگویید که برایتان مهم هستند. بگویید که دلتان برایشان تنگ می شود و دوست دارید با آن ها خوش بگذرانید.

کارهایی که فقط با دوستان صمیمی خود انجام می دهید، با آن ها تکرار کنید. مثلا با آرنجتان به بازویشان بزنید یا با یک دسته کاغذ لوله شده آرام روی سرشان بزنید. باید بکوشید که رفاقت خود را بهشان نشان دهید .

چیز مهمی که باید به یاد داشته باشید این است که بیش تر کسانی که دست به خودکشی می زنند، بین انجام دادن یا ندادن آن شک و تردید دارند. آنها بین انتخاب درد زندگی کردن و درد مردن سرگردانند. اگر بتوانید ارتباط آن ها را با لذت های زندگی بیش تر کنید و از طرف دیگر دردی را که با خودکشی نصیبشان می شود در نظرشان شدیدتر جلوه دهید، آن وقت نتیجه مثبتی خواهید گرفت.

به جای این که بپرسید حالشان چه طور است، بپرسید، دوست دارند امروز برای خوش گذراندن چه کاری کنند و در آن کار همراهی شان کنید. به آن ها بگویید که کاملا مشخص است که حالشان بهتر شده است، سپس حالشان را بپرسید و به جوابی که می دهند، واقعا گوش کنید .

اگر خجالت زده بودند، یک داستان مشابه در مورد خودتان بگویید، سپس داستان های دیگری از خجالت زدگی کسان دیگر را مثل لطیفه برایشان تعریف کنید. هیچ چیز بیشتر از دیدن احساس خجالت زدگی دیگران این درد را در انسان تخفیف نمی دهد.

اگر افسرده هستند، پس حتما احساس ناامیدی می کنند. این مشکل برایشان بدون راه حل به نظر می رسد. پس از این که برای کم کردن شدت افسردگی شان بهشان کمک کردید، اگر دوست داشتند، در مورد آن صحبت کنید. بهشان نشان دهید که چه طور می توانند این مشکل را شکسته و آن را به چند مساله کوچک تبدیل کنند. سپس ببینند کدام قسمت آن مهم تر است و بکوشند راه حل های سالمی برای آن بیابند تا بتوانند مشکلات و دشواری ها را حل کنند نه تحمل.

قوانین را به یاد داشته باشید، این را هم بدانید که همیشه استثناهایی هم وجود دارند. راهکارها را فراموش نکنید و آن ها را بر اساس موقعیت خود تغییر دهید. شاید نتوانید جلوی پدیده خودکشی را بگیرید، اما می توانید در جلوگیری از خیلی از موارد کمک کنید; پس سهم خودتان را برای نجات دیگران انجام دهید.

 

روزنامه مردم سالاری ( www.mardomsalari.com


  

آمار جدید را شنیده اید: 10 مرد ازدواج کرده را در یک اتاق قرار دهید خواهید دید که نیمی از آنها خواهان طلاق می شوند. آمار وحشتناکی است، اما حقیقت دارد. این روزها طلاق به صورت یک شغل پر در آمد برای کسانی که ازدواج را به هم جوش می دهند و وکلایی که در طلاق گرفتن به افراد کمک می کنند در آمده است و بازار آن حسابی گرم است.

در این جا یک حقیقت دیگر هم وجود دارد: مردها خیلی کمتر از زن ها به طلاق فکر می کنند. بر اساس تحقیقات در حدود 66 تا 75 درصد از کل درخواست های طلاق از جانب خانم ها ارائه داده می شود.

به عبارت دیگر آقایون خیلی کمتر از خانم ها به جدایی فکر می کنند. به هر حال بهتر است که اصلا به جدایی فکر نکنیم، و سعی کنیم با چنگ و دندان به رابطه زناشویی خود ادامه دهیم تا خدای نکرده اتفاق ناگواری پیش نیاید.

فرسایش تدریجی 

رابطه زناشویی یک شبه ویران نمی شود. این امر به تدریج و به صورت نا محسوس روی می دهد. درست مثل شکاف هایی که در عمق زمین ایجاد می شوند. پیش از آنکه متوجه این مطلب شوید، شکافی عمیقی میان شما و همسرتان به وجود می اید و دلیل آن هم این است که بسیاری از زوجین به جای حل مشکلات ترجیح می دهند چشم پوشی کرده و نسبت به آنها از خود بی توجهی نشان دهند. منشا این مشکلات هر چیزی می تواند باشد؛ اما اساسا به دلیل تغییر در رفتار یکی از زوجین می باشد.

در زیر 10 نشانه از طرز برخوردی است که باید آنها را به عنوان نوعی احضاریه به سمت دادگاه خانواده تلقی کرد.

شماره 10: دور هم جمع نمی شوید 

هر سال در مراسم روز شکرگذاری صندلی کناری خود را برای خانمتان رزو می کردید، اما امسال پسر خواهرتان در کنار شما نشسته است. صندلی ای که همیشه برای سالیان پی در پی جای او بوده است. آیا تا به حال به دلیل آن فکر کرده اید؟

شماره 9: خونسرد و بی تفاوت می شوید 

تمام تلاش و کوششی که برای حفظ رابطه می کردیدی کم کم از بین می رود و به صورت فردی از خود راضی در می آیید. از یکدیگر نمی پرسید که روز خود را چگونه گذرانده و چه کارهایی انجام داده اید. زمان سلام و خداحافظی با یکدیگر رو بوسی نمی کنید. او دیگر عکس شما را درون کیف پولش قرار نمی دهد و شما هم همینطور.

می توانید به راحتی بدون او به زندگی خود ادامه دهید، به همین دلیل زمانی که هر دو در خانه هستید، ترجیح می دهید با هم در یک اتاق نباشید.

شماره 8 : دیگر ارتباط زناشویی ندارید 

شاید هنوز در یک تخت بخوابید، اما هیچ صحبت دوستانه و لطیفی بین شما رد و بدل نمی شود. دور از هم می خوابید و به هیچ وجه یکدیگر را لمس نمی کنید. حتی آخرین باری که یکدیگر را در آغوش گرفتید نیز به سختی به یاد می آورید.

شماره 7 : اوقات فراغتتان را در کنار هم نمی گذرانید 

اگر نمی توانید آخرین مرتبه که با هم به مسافرت رفتید را به یاد آورید، به دلیل کمبود بودجه و یا نبود وقت کافی نیست. در چنین شرایطی هر دوی شما به این فکر هستید که به نحوی از مصاحبت دیگری فرار کنید. به عنوان مثال بیشتر ترجیح می دهید با دوستانتان بیرون روید و یا خودتان را راحت می کنید و بی سراغ مواد مخدر یا مشروبات الکلی می روید.

شماره 6 : خانم با دقت دخل و خرج را حساب می کند 

آیا متوجه شده اید که همسرتان از پرداخت بعضی قبوضی که سابقا خودش مسولیت پرداخت آنها را به عهده گرفته بود، شانه خالی می کند؟ آیا نسبت به درامد، بدهی، پس انداز و سرمایه گذاری های شما علاقه بیشتری نشان می دهد و می خواهد بیش از پیش از آنها سر در بیاورد؟ او می خواهد از این طریق محاسبه کند که بعد از طلاق چه مبلغی دست او را می گیرد..

شماره 5 : به دنبال استقلال است 

یک خانم ناراضی سعی می کند تا آنجا که ممکن است فاصله خود را از همسرش دورتر کند و اتکا خود را به او کم نماید. او در کلاس های متفاوتی ثبت نام می کند، به نام خودش حساب باز می کند، سرمایه گذاری انجام می دهد، و حتی تا مرز تغییر نام هم پیش می رود. این امور نشان دهنده شکاف عمیقی هستند که در رابطه فعلی شما به وجود آمده است.

شماره 4 : به خانه نمی روید 

آیا قدم گذاشتن به خانه به جای اینکه مایه آرامش باشد، برای شما به صورت کار دشواری در آمده است؟ سعی می کنید برای خانه رفتن بهانه های مختلفی نظیر کار کردن تا دیر وقت یا بیرون بودن با دوستان قدیمی را بتراشید؟

حتی در خانه هم به دنبال راه فراری می گردید تا از زیر حل مشکلات روابط زناشویی فرار کنید. اگر برای ساعت ها متمادی به تماشای تلویزیون می نشینید و خود را با سرگرمی های متفاوتی مشغول می کنید، باید از خود سوال کنید که این همه وقت اضافی را از کجا می آورید.

شماره 3 : تمام صحبت ها به دعوا ختم می شود 

هر گاه با هم به گفتگو می نشینید، کار به جاهای باریک کشیده می شود. زندگی برای شما تکرار مکررات است، بحث و مشاجره هایی است که به نتیجه معقول ختم نمی شوند. این کار شما را عصبانی می کند و سبب می شود تا نسبت به او بی میل شوید، علاوه بر این علاقه خود را نیز نسبت به او از دست می دهید. این امر زمانی به اوج خود می رسد که وقتی در مورد خانمتان خبری را از زبان سایر افراد می شنوید، احساس خوبی نمی کنید.

شاید خیلی عصبانی شوید که جر و بحث و دعوا بین شما خیلی عادی می شود. در نظر شما او نمی تواند هیچ کاری را به درستی انجام دهد و احساس می کنید که تمام کارهای شما را زیر ذره بین قرار داده است. فقط کافی است تناقضی در گفته های هر یک از شما دو نفر دیده شود، آنگاه خونتان به جوش می اید و هر دو خشمگین می شوید.

شماره 2: وظایفی که به عهده داشتید 

زمانی که می خواهید پای خود را از مزرهای رضایت زناشویی فراتر بگذارید، اطمینان خاطر دارید که وضعیت خوبی در خانه انتظار شما را نمی کشد. اگر در گذشته خود را مجاب به انجام دادن یک چنین کاری کرده بودید، حال از خود می پرسید که چرا نباید بتوانم این کار را انجام دهم. اگر می دانید که خانمتان نیز به این اصول پایبند نیست پس دیگر چه دلیلی وجود دارد که تا این حد خود را به زحمت بیندازید.

شماره 1 : حرمت ها شکسته می شود 

ارزشی که در گذشته برای یکدیگر قائل بودید به تدریج از بین می رود و تنها چیزی که باقی می ماند رنجش و آزردگی است. به یکدیگر ناسزا می گویید و در بعضی موارد حاد، برخورد فیزیکی نیز پیدا می کنید. خشونت تنها وسیله ارتباطی شماست. بر روی زخم های گذشته نمک می پاشید تا بتوانید بیش از هر زمانی یکدیگر را آزرده خاطر سازید. در این حالت تنها منتظر جرقه ای هستید تا اتش خشم شما را شعله ور سازد.

بازی نیست 

طلاق مسئله ای کاملا جدی است. اوج نقطه ای است که به اشتباه بزرگی که در زندگی مرتکب آن شده اید، پی می برید. قسمت اعظمی از زندگی شما وقف سرو کله زدن با درد و رنج می شود، تازه ما مسائل اقتصادی را نیز نادیده می گیریم.

تسلیم شدن انتخاب مناسبی نیست. حتی اگر فکر می کنید جز طلاق راه دیگری برای شما نمانده است، تا آنجا که می توانید بر روی تفاوت هایتان کار کنید. کارهای متعددی می توان برای نجات یک ازدواج از خطر نابودی انجام داد، مثل مشاوره های خانوادگی. حتی پیش از اینکه تصمیم به طلاق بگیرید، می توانید با توافق یکدیگر زمانی را جدا از هم زندگی کنید و مسائل ازدواج خود را دقیق تر بررسی نمایید

در آخر هم باید به این مطلب فکر کنید که در گذشته چه چیز شما را عاشق او کرده بود که تن به ازدواج با او را دادید. دوباره به یاد دلایل دوست داشتن یکدیگر بیفتید؛ توجه خود را به آن معطوف کنید تا بتوانید به موفقیت دست پیدا کنید.


  
<   <<   11   12      >