سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محبوب ترینِ مردم نزد خداوند در روز قیامت و آن که [از دیگران] به خدا نزدیکتر است ، پیشوای دادگر است. [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات
تبادل لینک خودکار - افزایش رتبه و بازدید در گوگل.
بازدید امروز :26
بازدید دیروز :43
کل بازدید :235589
تعداد کل یاداشته ها : 308
103/2/17
9:39 ع
نمی دونی چی بپزی؟ از سایت ما بازدید کن!!

پنج دروغ بسیار عمده و شایع مردان به زنان برای چیست؟

خانه و خانواده | پنج دروغ بسیار عمده و شایع مردان به زنان برای چیست؟ بعضی از مردان معتقدند که نباید به همسرشان حقیقت را ابراز کنند و تصور می کنند با دروغ گویی می توانند همسر خود را قانع کرده و به قول معروف گول بزنند. اما در اکثر موارد این مسئله به نتیجه مطلوب نمی رسد و سبب اختلافات شدید خانوادگی می شود زیرا مردان مانند زنان آن قدر با ظرافت دروغ نمی گویند که دروغشان برای همیشه پنهان بماند.
 

زنان نیز به خاطر دروغ گفته شده از سوی همسرشان دلخور می شوند. زیرا زنان به دلیل احساسات لطیفشان زودرنج تراز مردان هستند آنان با تلنگری کوچک روحیه شان به هم ریخته می شود و حالت افسردگی و اضطراب در چهره شان به خوبی مشاهده خواهد شد. لذا مردان باید برای گفتن بیاناتشان دقت بیشتری داشته باشند. حال به دروغهای عمده مردان می پردازیم:

1- بسیاری از مردان از این که احساس می کنند زنان تحمل شنیدن راست را ندارند به سادگی دروغ می گویند شاید دروغ گویی آنها فقط به خاطر ناراحت نکردن همسرشان باشد اما این را بدانند که هر چقدر هم که همسرانشان از بیان حقیقت نگران و مشوش می شود، بهتر از گفتن دروغ می باشد. زیرا روزی حقیقت در نزد زن فاش شده و آن زمان است که دنیا در برابر چشمان زن و شوهر سیاه خواهد شد و کار به جاهای باریک خواهد کشید پس اجازه ندهید چنین شود.

اما یک توصیه به زنان در صورتی که احساس کردید همسرتان به دلیل مصلحت زندگی اش به شما دروغ گفته و این دروغ تاثیر چندانی در وضعیت زندگی زناشویی و عشق و محبت میان تان ندارد پس بهتر است به روی خود نیاورید و از کنارآن بگذرید، مطمئن باشید همسرتان خواهد فهمید و شرمنده شما خواهد شد.

2- تعریف و تمجید را به پای دروغ نزنید. بعضی از مردان تصور می کنند اگر از همسرشان تعریف کنند دچار دروغ گویی شده اند. اگر این مسئله را دروغ گویی فرض می کنید بهتر است به این دروغ گویی ادامه دهید. زیرا همسرتان از تشویق و تحسین شما خشنود شده و به زندگی امیدوارتر خواهد شد و با نیرو و انرژی بیشتری به زندگی ادامه می دهد.

برای مثال در برابر خانواده خودتان شروع به تعریف از همسرتان کنید. کفش هایش را جلوی پایش جفت کنید. برایش میوه پوست بکنید؛ حتی اگر فکر می کنید همه این کارها را از روی تملق و دروغ انجام می دهید. با انجام چنین کاری نزد خانواده تان، نتیجه اش را می بینید، همسرتان پروانه وار به دور شما خواهد چرخید. احترام دو صد چندان به شما خواهد گذاشت. پس ارزشش را دارد که دست به چنین تملق و دروغی بزنید.

3- بعضی از مردان سیاست خوبی را از زندگی شان دارند. آنان بدون این که خود را خسته کار خانه کنند به نحوی با همسرشان برخورد دارند و خود را درگیر کمک به وی می کنند که او واقعا احساس می کند همسرش در کارهای خانه او را همراهی کرده است. البته بد نیست که همسرتان را کمک کنید و دست یاری به او بدهید، زندگی یعنی همکاری و همیاری.

وقتی مهمانی به خانه شما می آید روی صندلی ننشینید و دستور ندهید، بلکه ظاهرا هم که شده او را کمک کنید. حتی از لحاظ لفظی مثلا بگویید کمک می خواهی، من برای انجام کاری آماده هستم، ولو اینکه روی صندلی بنشینید و با دوستان خود مشغول حرف زدن باشید. هر چند وقت یک بار او را صدا بزنید و از او سوال کنید:! بیایم کمکت کنم؟ این نوع دروغگویی ها نیز می تواند تاثیر خوبی بر همسرتان بگذارد و در برابر مهمان ها سربلند باشد.

4- بعضی از مردان در برابر غر زدن زنان شان مجبور به گفتن دروغ هایی می شوند که در انجام و بر آوردن آن ناتوان هستند. این چنین زنانی نباید همسر خود را تحت فشار بگذارند و از او درخواست های ناشدنی بکنند. وقتی مردی زیر بار فشار سخنان همسرش باشد دست به دروغ گویی می زند و به همسرش وعده هایی می دهد که خودش هم میداند از عهده آن بر نمی آید اما به خاطر ساکت کردن همسرش و جلوگیری از کشمکش و جنگ اعصاب مجبور به دروغ گویی می شود در این جا زن مقصر است.

هر زنی باید شرایط همسرش را بداند و بیش از آن از همسر توقع نداشته باشد. غرور و شخصیت مرد را نباید زیر پا لگدمال کنید یک زن باید همسرش را آن قدر دوست داشته باشد که اگر در زندگی کمی و کاستی به وجود آمد همراه و در کنار همسرش با مشکلات دست و پنجه نرم کند، نه این که سبب لاف زنی و اغراق گویی و دروغ گویی همسرش شود.

5- مردان برای این که در برابر همسر خود به قول معروف کم نیاورند، سعی می کنند دروغ بگویند. بعضی از زنان عادت دارند مزایای مردان دیگر را به رخ همسر خود بکشند.

برای مثال می گویند شوهر دوستم مرد بسیار شجاعی است و یا این که بسیار دست و دلباز است و همه مال و اموالش را در اختیار همسرش گذاشته، مردان به این مسئله حساسیت نشان می دهند و آنان دوست ندارند همسرشان مرد دیگری را برتر از او ببیند شاید یک حس حسادت ناخودآگاه باشد که زنان باید به این حس توجه کنند.

گاهی مردان در برابر تمجید همسرشان از مرد دیگر دست به گفتن دروغ هایی می زنند. مثلا می گویند امروز در خیابان با پسری جوان هیکل مندی دعوا کردم و او را به شدت زدم او چنین دروغی را می گوید تا اظهار دارد که او هم شجاع است. زنان نباید شوهر خود را با مرد دیگری مقایسه کنند بلکه او را همان طور که هست دوست داشته باشند.

همانطور که مشاهده می کنید بعضی از دروغ ها بار منفی و گاهی هم بار مثبت دارند. البته یک زن و شوهر باید حقیقت گرا باشند و در هر شرایطی راست گویی را سرلوحه زندگی خود بدانند و حتی اگر در گذشته رخداد ناگواری داشته اند همچون دوست واقعیت را بگویند در زندگی زناشویی بیان حقیقت ولو این که منجر به دلخوری شود با ارزش و مهم است البته همانطور که ملاحظه فرمودید گاهی دروغ و تملق در زندگی سبب ایجاد اعتماد به نفس در فرد مقابل می شود و او را به زندگی امیدوارتر و سرزنده تر می کند. پس زن و شوهر باید در زندگی محتاطانه عمل کنند و در جهت ایجاد یک زندگی مستحکم تر و پر محتواتر سعی و تلاش خود را به کار گیرند.

 


  منبع : ایران تفریح

  

4 مسئله ای که هیچگاه نباید به روی آقایون آورد

خانه و خانواده | 4 مسئله ای که هیچگاه نباید به روی آقایون آورد خانم خوبم، کمکم کن برای فرزندانم یک قهرمان باشم. از من و از کارهای خوبی که کرده ام تعریف کن و فقط از کاستی هایم حرف نزن.
 

همان طور که به بچه هایمان هم گفته ام: «تو را دوست دارم و به تو افتخار می کنم» نیاز دارم که من هم همین را از تو بشنوم که: «دوستم داری و به عنوان یک شوهر و یک پدر به من افتخار می کنی».

یک شوهر به تحسین و احترام دائم نیاز دارد. بخشی از این تحسین و احترام را می تواند در محیط کار و والدین و سایرین دریافت کند. اما مشتاق است که بخش عمده آن را از همسرش دریافت کند.

به شوهرت احترام بگذار. علی رغم همه کمبودهایش (که تو ضعفهایش را بهتر از هر کسی می شناسی). بگذار بداند که تو فکر می کنی او بزرگ است و تحسینش می کنی.

وکیل من باش. طرف من باش. اگر فکر می کنی اشتباه می کنم، راهنمایی ام کن تا به سمتی که فکر می کنی درست است بروم. نخواه که بر من مسلط شوی و مرا به آن سو بکشانی.

وقتی دارم از خودم انتقاد می کنم. وقتش نیست که بارم کنی.

وقتی دارم داستانی را تعریف می کنم. با تصحیح جزئیات حرفم را قطع نکن. واقعیت ها مهم نیستند. مهم آن است که حمایتم کنی و کاری کنی که خوب به نظر برسم. نه مثل احمتقی که نمی تواند واقعیت ها را بیان کند.

به داستان هایم گوش کن. حتی اگر به نظرت ملال آور بیایند. برای من ملال آور نیستند و لابد دلیلی دارم که می خواهم آنها را برای تو بگویم.

? سلام گلهای من

بیاین کمی کاربردی تر با هم صحبت کنیم ... موافقید؟

این 4 نکته شاید برایتان عجیب و باور نکردنی باشد اما حقیقتاً در زندگی تأثیر بسزایی دارد پس حتماً این 4 نکته را به یاد داشته باشید.

در روابط زناشویی مسائلی وجود دارند که یک زن هیچگاه نباید در مورد مرد مطرح نموده و یا با سخنی نیش دار اقدام به آزار و اذیت او نماید.

شما می توانید در مورد نحوه لباس پوشیدن و یا اضافه وزن شوهر خود صحبت نمایید بدون اینکه برای وی دلخوری پیش بیاید و یا از شما دلگیر گردد اما 3 مسئله وجود دارد که پیش کشیدن هر یک تاثیر ناگواری در روحیه و غرور یک مرد برجای خواهد گذاشت. چرا که اولا باعث می گردد که او خودش را با خصیصه های مردان دیگر مقایسه نموده و سرخورده شود ثانیا به دلیل این که تغییر مسائل مذکور به دست خود آدم نبوده و جزو ویژگیهای هر انسانی است، موجب افسردگی و ناامیدی خواهد گردید.

? بنیه مالی و پول
واضح است که داشتن پول بیشتر بهتر از داشتن مقدار کم آن می باشد. مردان بر این تصورند که میزان سرمایه و قدرت مالی آنها منعکس کننده ارزشهای درونیشان است. بنابراین گوشه و کنایه زدن در مورد درآمد یک مرد در حقیقت لطمه زدن به غرور او محسوب می گردد. وقتی به مرد با سخنی نیش دار میگویید که مثلا تلویزیون ما کوچکترین تلویزیونی است که تا حالا دیده ام، در وجود و ضمیر او آتشی بر می افروزید چون او را در برابر مردهای دیگری که می شناسید شرمنده و تحقیر نموده اید: مردانی با تلویزیونهای بزرگتر و پیشرفته تر. تلویزیون بزرگ یعنی کیف پر از پول؛ و درآمد یک مرد چیزی نیست که بتواند آنرا فورا تغییر دهد. مگر اینکه بخواهد به یک بانک دستبرد بزند.

شکاف زمانی عمیق تر می شود که یک زن خانه محقر شوهرش را به روی او زده و میپرسد: میتونم بپرسم پولاتو کجا خرج میکنی؟

آیا شوهر باید بگوید صرف داروهای گران قیمت رفع کم مویی میکند؟ نمی داند...

? موی سر
اگر مسئله ای وجود داشته باشد که مردان نسبت به آن حساس باشند، این مسئله موی سر آنها است. هر مردی نگران این موضوع می باشد که بالاخره موی سرش را از دست خواهد داد، چون مردان تصور میکنند که با ریختن موی سر، جذابیت آنها در برابر همسرشان نیز ازبین خواهد رفت. یکی از دوستان من بعد از اینکه نامزدش به او گفت: موهای خوش رنگی داری ولی حیف که کم پشته، دچار افسردگی شد. در حقیقت او کار زیادی برای پرپشت کردن موهایش نمی توانست انجام دهد مگر اینکه به سراغ داروهای گران قیمت رشد مو میرفت.

? قد

مردها کاری زیادی در مورد کوتاهی قد خود نمیتوانند انجام دهند. با اینکه بسیاری مردان کوتاه قد و در عین حال قدرتمند و موفق، در اجتماع وجود دارند، مطالعات نشان داده که مردان بلند قد جدیتر از مردان کوتاه قد در نظر گرفته می شوند.

? مردانگی

مسخره نمودن مردانگی یک فرد، شکنجه آورترین گوشه و کنایه برای وی به شمار می آید. یک زن باید بداند که هرگز نباید شوهر خود را به دلیل ناتوانی ها و ضعف های وی مورد سرزنش و استهزاء قرار دهد چرا که این مطلب می تـواند صـدمات و زیان های جبران ناپذیری در روحیه و زندگی او بگذارد.

نـکته این است که وقتی شما به شوهر خود این موضوع را گوشزد می کنید، در حقیـقـت او تصور می نماید که نسبت به مردان دیگر دارای ضعف و ناتوانی شدید است و همین امر باعث سرشکستگی و آزردگی خاطری وی می گردد.

نکته دیگر اینکه حقیقت امر این است که مردها هم انسان هستند و سرشار از احساس می باشند. غیرت دارند، نیازمند احترام هستند و می خواهند کسی باشد که آنها را از صمیمی قلب دوست بدارند. اما بسیاری از آنها وحشت دارند که احساسات واقعی خود را با همسرانشان در میان بگذارند چرا که احساس می کنند شاید از طرف خانم ها مورد احترام قرار نگرفته و عواطفشان خدشه دارد شود.

مردها علاقه خاصی به در میان گذاشتن احساساتشان با خانم ها دارند اما فقط زمانی این کار را انجام می دهند که مطمئن شوند ارزش درونیشان حفظ شده و شاهد برخورد مناسبی خواهند بود. در غیر اینصورت، بله، در مورد تحقیر و اهانت خانم ها محافظه کارانه عمل می کنند. مردها دوست دارند که ارتباط بالغ و کاملی را با خانم ها برقرار کنند تا اینکه مانند شوالیه ای برای نجات خانم ها از ذلت ظاهر شوند.

جالب است بدانید که این موارد برگرفته از نظرات خود آقایان است در ادامه اشاره عینی به نظر یکی دیگر از آقایان می کنم که فکر کردم اگر به صورت نقل قول بیاید، جالب باشد:

مرد از همسرش وجود او را میخواهد. وجودی که بتواند همیشه به او افتخار کند. مرد از همسرش اهمیت میخواهد.

مردان شخصیتی ساده اما بسیار پیچیده دارند که این شخصیت را هیچکس نمی تواند بشناسد حتی خود مردان. اما این شخصیت را فقط بر یک فرد آگاهی میدهند آن هم همسرشان اما زمانی که بدانند همسرشان می خواهد که او را بشناسد، همیشه میگویند زنها به دنبال تکیه گاه و سرپناه و پشتیبان هستند اما از این غافلیم که مردان بیشتر از زنان سرپناه و تکیه گاه و پشتیبان میخواهند.

مرد یک جسم سختی است اما همیشه دارای یک بچه درون بسیار لطیف است که به رو آوردن شخصیت به دست هیچکس رو نمیشود جز همسر مهربان یک مرد.

مردان همیشه خواسته های زنان را تا حدی که میتوانند بر طرف میکنند اما همسر آنها این طور نیستند و همیشه شخصیتی خودخواه دارند.

...

همسر تنها موجودی هست که میتواند دل شکسته یک مرد را تسکین دهد. مرد از زن مهربانی او را میخواهد تا بتواند در آغوش همسرش با احساس علاقه و اوج امنیت قرار گیرد.

به طور کلی مرد از زن مخواهد که برایش درختی پر از شاخ و برگ های سبز باشد تا در سایه ی آن درخت بتواند احساس آرامش و امنیت کند. اما هیچ زنی برای مردش اینطوری نیست یا به طور کلی کمیاب است چنین زنان.

به امید روزی که زنان مردها را خوب بشناسند و برای آنها یک موجود مورد اعتماد باشند و برای آنها در تمام روزهای خوب و بد یک سرپناه همیشگی باشند.

پس حواس خود را جمع کرده و با به خاطر سپردن این موارد از به خطر افتادن زندگی آینده خود جلوگیری کنید.

موفق باشید... زندگی عسلتون گوارای وجود.



  

قبل از ازدواج تکلیف این ها را روشن کنید

خانه و خانواده | قبل از ازدواج تکلیف این ها را روشن کنید قبل از این که تصمیم به ازدواج بگیرید باید ببینید چقدر حاضرید با مشکلات احتمالی کنار بیایید. یادتان نرود زندگی با هر آدمی مشکلات خودش را دارد اما شما باید با کسی زیر یک سقف بروید که تحمل ساختن با مشکلاتش را دارید.
 

زندگی زیر یک سقف فقط به یک احساس وابسته نیست؛ این تصمیم خیلی سخت تر از آن است که فکرش را می کنید. اگر بی پروا پیش بروید و واقعیت را نادیده بگیرید، خیلی زود با مشکلاتی رو به رو می شوید که نه می توانید حل شان کنید و نه اینکه از شرشان خلاص شوید. تمام مشکلاتی که در دوره نامزدی به سادگی از آن ها می گذشتید یا این که با یک قهر چند ساعته به آن ها پاسخ می دادید، بعد از ازدواج می توانند برای تان به یک دردسر بزرگ تبدیل شوند. برای فرار از دردسرهای بعدی، بهتر است همین حالا با مشکلات، ارتباط تان و سختی های زندگی مشترک تان رو به رو شوید. شاید رو به رو شدن با تمام چیزهایی که سعی می کردید نادیده شان بگیرید کار آسانی نباشد اما اگر پیش از زندگی زیر یک سقف، چند قدم بردارید می توانید بهتر تصمیم بگیرید و موفق تر پیش بروید.

اولین گام حرف زدن است
اگر شما نگرانی هایی مربوط به نظافت، کارهای روزمره، هزینه نگهداری و تعمیر و خرج خانه یا خلق و خوی فرد مقابل تان را دارید، لحظه ای درنگ نکنید همین حالا سعی کنید در مورد نگرانی های تان با هم حرف بزنید و به نتیجه برسید. خیلی از موضوعاتی که الان ساده می گیرید بعد از ازدواج به یکی از نگرانی های اصلی و دلایل دعواهای تان تبدیل می شوند. اگر شما به دلیل ترس از ایجاد تنش در دوره نامزدی تان از روشن کردن این خط قرمزها پرهیز می کنید، باید مقاوم تر شوید و به دلیل ترس از دعوای امروز مشکلات آینده را به جان نخرید. واقعیت این است که چه در موردشان صحبت کنید و چه نه، دیر یا زود باید با این مشکلات رو به رو شوید. شما می توانید بحث تان را با گفت و گو در مورد آمادگی تان برای زندگی مشترک شروع کنید و در مناسب ترین زمان در مورد دغدغه های تان هم صحبت کرده و تصمیم بگیرید.

نزدیک تر به او باشید
دوره نامزدی تا حدودی می تواند برای تان شناخت به همراه بیاورد اما بهترین زمان شناخت طرف مقابل برای شما، دوره عقد است. از مسافرت های طولانی مدت این دوره صرف نظر نکنید یا این که پیش از شروع تمام و کمال زندگی مشترک، گاهی چند روزی را در خانه همسرتان بگذرانید. در خانه او می توانید شیوه واقعی زندگی اش را ببینید و رفتارهایی را مشاهده کنید که شاید در یک معاشرت کوتاه مدت از او سر نمی زده است. یادتان نرود ماه های قبل از ازدواج فقط برای خوشگذرانی و قرارهای رستوران گردی نیست بلکه باید در این دوره تمرکزتان را روی شناخت عادت ها و رفتارهای طرف مقابل تان منعطف کنید.

چقدر حاضرید از خودتان هزینه کنید؟
باید سختی همه آن چیزهایی را که می پذیرید به جان بخرید. قبل از این که تصمیم به ازدواج بگیرید باید ببینید چقدر حاضرید با مشکلات احتمالی کنار بیایید. یادتان نرود زندگی با هر آدمی مشکلات خودش را دارد اما شما باید با کسی زیر یک سقف بروید که تحمل ساختن با مشکلاتش را دارید. آیا او یک کارمند است و اوضاع مالی معمولی ای دارد یا این که کار آزاد دارد تا دیروقت کار می کند؟ آیا خانواده ای سنتی و سختگیر دارد یا این که خانواده اش می توانند با شما و عادات تان کنار بیایند و...

خط قرمزها را ببینید
زندگی مشترک بدون فداکاری و کنار آمدن معنایی ندارد. شما قطعا به دلیل دوست داشتن همسرتان از خیلی علائق و کارهای تان کوتاه می آیید اما قبل از آن که تعهدی برای تغییر یا کوتاه آمدن بدهید، باید تکلیف خودتان را روشن کنید. در این مورد نیاز به یک گفت و گوی مفصل دارید. از کدام یک از خواسته های تان نمی توانید بگذرید و کدام یک برای تان اهمیت کمتری دارد. همینطور باید مشخص کنید خودتان از همسرتان چه انتظاراتی دارید و او تا چه حد می تواند به خاطر شما کوتاه بیاید. حتما در این گفت و گو خط قرمزهایی مشخص می شود که هیچ کدام از شما نمی توانید با آن کنار بیایید. آیا پذیرش این موضوعات بدون این که تغییری کند برای تان امکان پذیر است، آیا همسرتان می تواند شما را بدون این تغییرات بپذیرد؟ اگر ذره ای در این مورد تردید دارید، حتما تردیدتان را جدی بگیرید و بیشتر به شروع این زندگی فکر کنید.

در مورد خانه داری به توافق برسید
اگر این موضوع را سرسری بگیرید، خیلی راحت به موضوع دعواهای مداوم تبدیل می شود و رابطه تان را تحت تاثیر قرار می دهد. در مورد کارهای خانه و انجام دادن شان به تفاهم برسید و نگذارید همین کارهای روزمره و هر روزه برای تان دردسر درست کنند. چه کارهایی در توان شماست و چه کارهایی را همسرتان بهتر از شما می تواند انجام دهد. آیا قرار است یک نیروی کمکی بعد ازدواج به یاری تان بیاید یا این که تمام کارها را شما با همکاری هم باید انجام دهید. سعی کنید جوانب انصاف را رعایت کنید. کدام یک از شما بیرون از خانه مشغول تر است و خسته تر به خانه بر می گردد یا این که کدام یک از شما مهارت بیشتری در آشپزی یا برخی ریزه کاری ها دارد؟ سعی کنید قبل از ازدواج یک تقسیم کار فرضی را درنظر بگیرید و بعد از ازدواج آن را تکمیل کنید. اگر قصد کار کردن بیرون از خانه را ندارید، قبل از زیر یک سقف رفتن تکلیف این موضوع را با همسرتان روشن کنید و اجازه ندهید که خانه داری و بی درآمد بودن شما در زندگی تان مشکل ایجاد کند و به یک سرکوفت هر روزه تبدیل شود.

استقلال تان را حفظ کنید
حرکت در کنار یک فرد دیگر نباید توان تنها رفتن را از شما بگیرد. درست است که بعد از ازدواج بیشتر لحظه های شما با هم می گذرد و برای همسرتان بیشتر از هر کس دیگری وقت خواهید گذاشت اما شما نمی توانید از میان تمام آدم های دنیا تنها و تنها با او زندگی کنید. هنوز هم نیاز به این دارید که مسیر پیشرفت تان را طی کنید و در کار، تحصیل یا علایق تان پیشرفت کنید یا این که با دوستان و اطرافیان تان وقت بگذرانید و گاهی بدون او در این جمع ها شرکت کنید. شاید در دوره نامزدی آنقدر هیجان زده باشید که نتوانید لحظه ای هم از او جدا شوید یا از فکر کردن به او دست بردارید اما بهتر است کمی خودتان را کنترل کنید و از همان زمان نامزدی به او نشان دهید که در زندگی تان چیزهای با ارزش دیگری هم دارید و نمی توانید به خاطر ازدواج تان از همه داشته های تان بگذرید.

محدودیت های تان را روشن کنید
در مورد محل، شیوه زندگی و برنامه های آینده تان صحبت کنید. شاید او برای به دست آوردن شما حاضر شده باشد برای مدتی در شهر مورد علاقه شما زندگی کند یا این که سبک زندگی شما را بپذیرد. این موضوع وقتی پررنگ تر می شود که همسر شما همشهری شما نباشد یا این که شغلی داشته باشد که به خاطرش نتواند همیشه در یک شهر زندگی کند. آیا شما بعد از چند سال می توانید این تغییر را بپذیرید؟ اگر مطمئن هستید که دوست ندارید از زندگی در شهرتان صرف نظر کنید حتما این موضوع را با همسرتان در میان بگذارید و با بیان کردن دلایل تان او را قانع کنید که به هیچ وجه و در هیچ شرایطی نمی توانید محل زندگی تان را تغییر دهید. آیا بعد از اعلام قاطعانه این تصمیم باز هم او بدون تردید به زندگی با شما فکر می کند. به خاطر ترس از دست دادن او این موضوع را نادیده نگیرید. یادتان باشد جدایی قبل از ازدواج به شما آسیبی بسیار کمتر از جدایی بعد از سال ها زندگی خواهد زد.


  منبع : برترین ها

  
<   <<   6   7   8   9   10      >