سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سخت‏ترین گناهان آن بود که گنهکار آن را خوار بشمرد . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات
تبادل لینک خودکار - افزایش رتبه و بازدید در گوگل.
بازدید امروز :28
بازدید دیروز :70
کل بازدید :235993
تعداد کل یاداشته ها : 308
103/2/30
12:7 ع
نمی دونی چی بپزی؟ از سایت ما بازدید کن!!

مگه گرسنه موندیم که تو می خوای بری سر کار

خانه و خانواده | مگه گرسنه موندیم که تو می خوای بری سر کار معمولا برای اینکه اختلافی بین زوجین به وجود نیاید، زنان قبل از سرکار رفتن با مردان به توافق برسند.
 

در گذشته مردان با اینکه زنان در بیرون از خانه کار کنند، مخالف بودند. خوشبختانه با گذشت زمان، این اختلاف نظر کمتر شده و شاهد آن هستیم که زنان بسیاری در بیرون از خانه شاغل هستند، «مهدی دوایی» دکترای روانشناسی و عضو هیات علمی پژوهشکده علوم شناختی در این باره می گوید:

معمولاً قبل از ازدواج زنانی که ترجیح می دهند به سر کار بروند، باید با همسر خود به توافق رسیده و آنها را متقاعد کنند.

یک سری عوامل باعث می شود که مردان از کار کردن زنان خودداری کرده و با سر کار رفتن آنها مخالفت کنند:

اقتدار: مهمترین عاملی که برای یک مرد مهم تلقی می شود، «جایگاه و اقتدار» او است. مردها معمولا علاقه دارند که از اقتدار برخوردار بوده و کسی به آنها تکیه کند و اگر همسر او به سر کار برود و از نظر مالی و یا عاطفی نیازی به او نداشته باشد، احساس رضایت نمی کنند.

تعصب: بعضی از مردان معتقدند که اگر زن به سر کار برود، بی کفایتی آنها را نشان می دهد. در نتیجه بر این باورند که اگر همسر آنها به سر کار برود، مردم در مورد او چنین تصوری دارند و تعصب خاصی روی زن خود نشان می دهند و می گویند: «مگه از گرسنگی مرده ایم که تو می خواهی بروی سر کار؟!»

عدم اعتماد: معمولاً مردهایی که با کار کردن همسر خود مخالفند، به او «اعتماد» ندارند و با خود تصور می کنند که اگر زن به سر کار برود، جامعه او را خراب می کند.

ضعف در مدیریت خانه: یکی دیگر از عوامل مخالفت مردان با کار کردن زنان این است که متاسفانه بعضی از زنان به محض اینکه به سر کار می روند، جایگاه خود را از دست داده و در مدیریت خانواده دچار ضعف می شوند.

ضعف در ابراز عواطف: معمولاً فرزندان و مرد خانواده نیاز به عواطف مادر و زن را دارند که متاسفانه برخی از زنان با ورود به محیط کاری و به علت خستگی و فرصت نداشتن، نمی توانند عواطف خود را ابراز کرده و یکی دیگر از ضعف های خانواده محسوب می شود و این مسائل باعث اختلاف و بهم ریختن سیستم خانواده می شود.

و حالا زنان چه راهکاری را باید در نظر داشته باشند که مردان با شاغل شدن آنها مخالفت نکنند:

زنان قبل از رفتن به سر کار، با همسران خود به توافق رسیده و برای این کار دلیل منطقی داشته باشند.

زنان نباید جایگاه و اقتدار مردان را از بین ببرد، مثلا نگویند «من دیگر به تو احتیاجی ندارم»، مردها همیشه دوست دارند که زن به آنها تکیه کرده و به کمک های او نیاز داشته باشد و زن می تواند با جلب اعتماد مرد، خیال او را راحت کند و مخالفتی از او نبیند.

زنان با برنامه ریزی مناسب می تواند مدیریت خانه و خانواده را در نظر گرفته و در این مورد هیچ ضعفی نداشته باشد.


  منبع : فان دونی

  

قوانین طلایی همسرداری

خانه و خانواده | قوانین طلایی همسرداری وقتی پانزدهمین سالگرد ازدواج مان را جشن می گیریم، بیشترمان می دانیم که چگونه بالا و پایین های زندگی را رفع و رجوع کنیم. تمام این سال ها بر سر این که چه کسی باید خریدها را انجام دهد، بچه ها را به مدرسه ببرد، در تکالیف کمک شان کند، کارهای خانه را انجام دهد و هزار مسئله دیگر با هم بگو ومگو کرده ایم اما حالا خبری از جرو بحث های قدیمی نیست و مسائل دیگری به میان آمده!
 

مشاوران سعی می کنند از طریق رسانه ها به زوج ها اعلام کنند، مواظب مشکلاتی که در میانه زندگی خودنمایی می کنند، باشند؛ وقتی پای زن جوانی به زندگی مردی میانسال باز می شود، سندرم «آشیانه خالی» خودنمایی کرده و زوج ها را پای میز دادگاه می کشاند.

بر اساس آمار موجود، میزان طلاق در خانواده های آمریکایی به 36 درصد کاهش یافته است که از دهه 1970، کمترین میزان طلاق محسوب می شود. این کاهش آمار در حالت کلی به دلیل آن است که همه ما و همسران مان دوست داریم متاهل باشیم اما همان اشتباه ها که گهگاه یقه هر کدام از ما را می گیرند، گاهی باعث می شوند بزرگ ترین اشتباه زندگی مان را مرتکب شویم؛ اشتباهی که شاید دیگر فرصتی برای جبرانش نداشته باشیم. پس تا دیر نشده، بهتر است این اشتباه ها را بشناسیم و قوانین جدید برای مبارزه با هر کدام از آن ها را وضع کنیم، تا زندگی های مان رنگ و بوی دیگری به خود بگیرد.

اشتباه شماره 1
هیچ وقت با عصبانیت به تختخواب نروید.
اگر بر سر بحث ها فورا به توافق نرسید، ممکن است از خشم منفجر شوید. مسلما ایده آل ترین حالت این است که قبل از رفتن به تختخواب، تمام مشاجره های بی ارزش را کنار بگذاریم و طرف مقابل را ببخشیم اما مسلما هیچ کس کامل نیست؛ در واقع بیشتر زوج ها وقتی عصبی هستند، مشکلات را آن طور که باید حل نمی کنند. یکی از خطرناک ترین کارهایی که ازدواج را به خطر می اندازد، این است که یکی از طرفین در یک عصبانیت آنی، تمام مشکلاتش را فریاد بزند. معمولا این کار هیچ مشکلی را حل نمی کند؛ فقط زن و شوهر را بسیار عصبانی تر از پیش می کند.
وقتی مردم در احساساتی مثل خشم غرق می شوند، دچار شرایطی می شوند که روان شناسان آن را «غرقه سازی یا توفان» می خوانند؛ پاسخی فیزیولوژیکی که باعث تپش قلب شده و تمرکزشان به هم خورده و چیزی نمی توانند بگویند که بحث را منصفانه یا دوستانه حل کند.

قانون جدید: قبل از این که تصمیمی بگیرید، کمی درباره اش فکر کنید. زمانی می توان مشکلات را حل کرد که خونسرد بوده و کاملا استراحت کرده باشید. به جای آن که تا دیروقت بیدار بمانید و به بحث ادامه دهید تا پیروز شوید، کارشناسان توصیه می کنند، زوجین هر شب لحظه ای تمرکز کنند و ببینند چه چیز برای دوام ازدواج شان خوب است. بعد، حتی اگر یکی از شما یا هردوی تان به شدت عصبانی و ناراحت هستید، به یکدیگر شب به خیر گفته و دست همدیگر را برای 6 ثانیه بفشارید. قاعدتا شما آن قدر عصبانی و خسته هستید که این دست دادن بیشتر از 5 نانو ثانیه طول نخواهد کشید! اما عشق بادوام تان را به شما یادآوری خواهد کرد و نکته همین جاست! منظور این نیست که نباید به مشاجره ها و مخالفت ها رسیدگی کرد. برای این که ناراحتی های تان همان طور رسیدگی نشده، به دست فراموشی سپرده نشوند، بهتر است جلساتی را به صورت هفتگی درنظر بگیرید. با ذکر یک نکته که می تواند به دوام ازدواج تان کمک کرده یا اشاره به یکی از خصوصیات قابل ستایش همسرتان، بحث را شروع کنید و بعد هر کدام به نوبت، مشکل و دیدگاه خود را مطرح کنید.

اشتباه شماره 2
ممکن است بعضی از زوج ها به خاطر تغییرات شخصیتی شان یا علائق شان از هم دور شوند.
البته کارشناسان می گویند، اگر به زوج های خوشبخت از نزدیک نگاه کنید، از نقطه مشترک های ناچیز آن ها، متعجب خواهید شد. ممکن است زن از هر فرصتی برای فعالیت های هنری استفاده کند و مرد یکی از علاقه مندان دو آتشه ورزش باشد اما آن ها یاد گرفته اند که ضمن جدا بودن از یکدیگر، در کنار هم باشند؛ یعنی گاهی خانم برای همراهی کردن همسرش که مشغول تماشای مسابقه ای ورزشی است، کنارش بنشیند. در واقع، کارشناسان می گویند علائق مشترک یا حتی خلق وخوی مشابه نمی تواند دوام ازدواج را بیمه کند. اگر چنین فاکتورهایی واقعا مهم بود، زوج هایی که از طریق مراکز همسریابی- که معمولا براساس وجوه مشترک به هم معرفی می شوند- با هم آشنا می شدند، شانس بیشتری برای حفظ زندگی مشترک خود داشتند تا آن هایی که اتفاقی یکدیگر را دیده و پسندیده بودند اما این طور نیست!

قانون جدید: ازدواج بر اساس احساسات دوام پیدا نمی کند؛ نیاز به تلاش همسران دارد. زوج ها باید با ناسازگاری ها، بیماری ها، مشکلات مالی و مسائل کودکان و شاید حتی با مشکلات کاری کنار بیایند. آن ها با هم کنار می آیند چون معتقدند که یک گروه هستند و همه با هم به دنبال راه هایی هستند که آن ها را چه در شادی و چه در غم، در کنار یکدیگر نگه دارد. حقیقت این است که همه ما دائما تغییر می کنیم و این یک نعمت است. اگر در طول مراسم ازدواج، اسپری تثبیت کننده روی عروس و داماد پاشیده می شد (!) زندگی خیلی خسته کننده می شد اما باید سعی کنید که همیشه همگام با همسرتان تغییر کنید و با هم، از مذاکرات و مصالحه ها لذت ببرید و در تغییرات یکدیگر وارد شوید.

اشتباه شماره 3
هر چه شما و همسرتان پیرتر می شوید، روابط زناشویی برای تان کم اهمیت تر می شوند.
البته این باور کاملا اشتباه است؛ گزارش ها حاکی از آن است که حفظ صمیمیت و نزدیکی زوجین در طول سال های زندگی، می تواند باعث بهبود رابطه شود. در واقع زوج هایی موفق هستند که در مورد رابطه خود با یکدیگر صحبت کنند و بتوانند نیازهای یکدیگر را به طور کامل برآورده کنند.

قانون جدید: از آنجا که صحبت کردن در مورد نوع رابطه و نیاز همسران، می تواند تامین کننده کیفیت زندگی زناشویی باشد، بهتر است شما هم، حداقل هر هفته، زمانی را فقط به خود و همسرتان اختصاص دهید تا اگر مشکلی در این میان وجود دارد، فرصت کافی برای حلش داشته باشید. به این ترتیب میزان رضایت شما از زندگی مشترک افزایش خواهد یافت و کیفیت زندگی تان نیز روز به روز بهتر از قبل خواهد شد.

اشتباه شماره 4
وقتی بچه ها ازدواج می کنند، دلیلی برای ادامه زندگی مشترک وجود ندارد.
وقتی بچه ها به سراغ زندگی مستقل خود می روند، خانه سوت و کور می شود و بسیاری از والدین نمی توانند با شرایط جدید کنار بیایند. آن ها در طول زندگی با فرزندان، آن قدر از همسرشان دور شده اند که احساس می کنند با رفتن فرزندان، دیگر دلیلی برای ادامه زندگی مشترک وجود ندارد. در صورتی که کارشناسان معتقدند، ازدواج بچه ها می تواند فرصت دوباره ای برای شکوفایی مجدد زندگی زناشویی باشد. زوجین در این زمان، فرصت، پول و آزادی بیشتری برای تفریح ها و وقت گذرانی با یکدیگر دارند. همچنین در نبود بچه ها، دلایل کمتری برای مشاجره و بحث وجود خواهد داشت!

قانون جدید: وقتی بچه های تان سر زندگی خود می روند، رابطه خود و همسرتان را در کانون توجه قرار دهید. فهرستی از علاقه مندی های خود و همسرتان تهیه کنید که با وجود بچه ها شرایط لازم برای انجام شان را نداشتید و حالا می توانید این سرگرمی ها را برای خود ایجاد کنید. حالا شما می توانید ساعت ها با هم وقت بگذرانید، برای شام به رستوران بروید، بدون دغدغه با هم فیلم تماشا کنید و کسی هم مزاحم تان نیست!

اشتباه شماره 5
همه افراد مسن دچار بحران می شوند؛ مصداق بارز «پیری و معرکه گیری»!
شاید بسیاری از مردان، وقتی به سن خاصی می رسند، کارهای عجیب و غریب انجام دهند و شما احساس خواهید کرد که آن ها می خواهند جوانی از دست رفته را باز یابند. حتی ممکن است به فکر تجدید فراش بیفتند و کار را به جاهای باریک بکشانند اما روان شناسان می گویند، تمام آدم ها در دوره ای از زندگی میانسالی خود دچار انقلاب درونی می شوند.

قانون جدید: اسم این تغییرات را بحران نگذارید و بدانید که این تغییرات فقط مخصوص آقایان نیست. معمولا وقتی آدم ها وارد دهه چهارم، پنجم و بالاتر زندگی می شوند، چشم اندازشان به زندگی تغییر می کند. مسئولیت ها رنگ و بوی دیگری به خود گرفته و باعث تغییر جهت شما می شوند. ممکن است در این سنین با نخستین بیماری جدی زندگی تان رو به رو شوید، یا (خدایی ناکرده) مرگ یکی از والدین باعث شود زندگی تان را بازبینی کنید و تصمیم های جدیدی بگیرید.
تمام این اتفاق ها طبیعی و غیر قابل اجتناب هستند و بهترین راه برای روبرویی با این تغییرات، این است که یاد بگیرید چطور در راهی قدم بگذارید که این اتفاق ها شما را به سویش می رانند. شاید در همین سال ها بتوانید دست به تجارتی بزنید که سال ها آرزوی انجامش را داشته اید اما جراتش را در خود سراغ نداشتید و مطمئن باشید که موفق هم می شوید. افرادی که یاد می گیرند به جای عبارت «بحران میانسالی» از «نوسازی» استفاده کنند، می توانند جهش های بزرگی در این دوران از زندگی خود ایجاد کنند؛ یادتان باشد آن چیزی که برای شما خوب است، برای زندگی مشترک تان نیز مفید خواهد بود

منبع:1doost.com

 


  

101 واقعیت درمورد نیمه گمشده زندگی (بخش 1)

 
قصد داریم واقعیت های مربوط به تجربیات شما از نیمه گمشده زندگیتان را در اختیارتان قرار دهیم. امیدواریم پس از خواندن از مطلب، بفهمید که نیمه گمشده واقعاً یعنی چه و بتوانید از این اطلاعات برای یافتن شادی و خوشبختی در روابطتان استفاده کنید.
 

♥ واقعیت 1:

برخلاف آنچه از کودکی به شما قبولانده اند، شما بیش از یک نیمه گمشده دارید.

♥ واقعیت 2:

شما برای شاد بودن به نیمه گمشده تان نیاز ندارید.

♥ واقعیت 3:

قبل از اینکه اجازه دهید کسی دوستتان بدارد، باید اول یاد بگیرید که چطور موجبات شادی خودتان را فراهم کنید.

♥ واقعیت 4:

نیمه گمشده برای رسیدن به تعادل وارد زندگی ما می شوند.

♥ واقعیت 5:

نیمه گمشده برای کمک به ما برای پیدا کردن خود درونیمان وارد زندگی ما می شوند.

♥ واقعیت 6:

نیمه گمشده بین جنسیت ها، ملیت ها، مذاهب یا دیدگاه های سیاسی مختلف تبعیضی قائل نیستند.

♥ واقعیت 7:

نیمه گمشده شما ممکن است همانی باشد که درست کنار گوشتان خوابیده است.

♥ واقعیت 8:

دلیلش این است که عشق به شکل ها و اندازه های مختلف می آید.

♥ واقعیت 9:

ارتباط شما با نیمه گمشده تان به خصوصیات ظاهری متکی نیست. مهم نیست که چه ظاهری داشته باشند، مهم درون آنهاست که پیوند شما را مستحکم می کند.

♥ واقعیت 10:

ظاهر انسان ها فقط یک پوسته است و نیمه گمشده شما درون این پوسته خوابیده است. وضعیت ظاهری شما DNA شماست؛ همان چیزی که پدر و مادرتان موقع تولد به شما بخشیده اند. اما هیچ ارتباطی با خود روحانی و معنوی شما ندارد. و با کمک این خود است که نیمه گمشده تان را می یابید.

♥ واقعیت 11:

وقتی برای اولین بار نیمه گمشده مان را می بینیم، جاذبه ای فوری به او حس خواهید کرد.

♥ واقعیت 12:

این یک جاذبه روحانی است که دو روح را به هم متصل می کند.

♥ واقعیت 13:

با روی آوردن به خودی درونیتان، فوراً نیمه گمشده تان را تشخیص خواهید داد.

♥ واقعیت 14:

نیمه گمشده به دلایل مشخص وارد زندگی ما می شود.

♥ واقعیت 15:

نیمه گمشده برای تحسین ما وارد زندگیمان می شود.

♥ واقعیت 16:

نیمه گمشده برای کامل کردن ما وارد زندگیمان می شود.

♥ واقعیت 17:

نیمه گمشده انواع مختلف دارد و آنها را می توان به سه دسته اصلی تقسیم کرد.

♥ واقعیت 18:

این سه دسته بندی از این قرارند: کارما، همراه و دوقلو.

♥ واقعیت 19:

حتی ممکن است یک گروه چهارمی هم باشد که شریک گروهی نامیده می شود.

♥ واقعیت 20:

نیمه گمشده کارما به زندگی شما می آید تا کمکتان کند مشکلی را حل کنید یا شما به او کمک کنید مشکلی را حل کند.

♥ واقعیت 21:

نیمه گمشده کارما ممکن است همکار، یکدوست نزدیک یا یکی ازاعضای خانواده شما باشد.

♥ واقعیت 22:

نیمه گمشده کارما ممکن است حتی حیوان خانگی شما باشد که ارتباطی روحانی با او برقرار کرده اید.

♥ واقعیت 23:

نیمه گمشده کارما یکی از متداولترین نوع روابط است و ممکن است در طول زندگی چندین مورد از آن را داشته باشید.

♥ واقعیت 24:

بین دو شریک کارما معمولاً هیچ رابطه جنسی وجود ندارد.

♥ واقعیت 25:

نیمه گمشده همراه کسی است که برای صمیمیت و بچه دار شدن به زندگی شما پا می گذارد.

♥ واقعیت 26:

این نیمه گمشده کسی است که نهایتاً یا با او ازدواج می کنید و یا تا پایان عمر یک رابطه معنوی با او دارید.

♥ واقعیت 27:

اما نیمه گمشده همراه قرار نیست که تا پایان عمر کنار شما باشد و احتمال طلاق وجود دارد.

♥ واقعیت 28:

نیمه گمشده همراه به دلیلی وارد زندگی شما شده است و یکی از این دلایل رشد فردی شماست.

♥ واقعیت 29:

برخلاف نیمه گمشده کارما و دوقلو، رابطه نیمه همراه مستلزم تلاش بیشتر از هر دو جانب است تا رابطه ای سالم و دوست داشتنی ایجاد شود.

♥ واقعیت 30:

حتی اگر شما و نیمه همراهتان از هم جدا شوید، او هیچوقت به طور کامل از زندگی شما بیرون نخواهد رفت.

♥ واقعیت 31:

سومین گروه نیمه دوقلو است که بیشترین هواخواه را دارد.

♥ واقعیت 32:

نیمه دوقلو هم به دلیلی مشخص وارد زندگی شما می شود.

♥ واقعیت 33:

شما نیمه دوقلویتان را طوری تشخیص می دهید که انگار او را همه عمر می شناخته اید.

♥ واقعیت 34:

نیمه دوقلو همتای الهی شماست.

♥ واقعیت 35:

روح همتای دوقلو منعکس کننده روح شماست، آن را شناخته و با آن پیوند می خورد.

♥ واقعیت 36:

هیچکس نمی تواند شما را از همراه دوقلویتان جدا کند.

♥ واقعیت 37:

اما اگر زمان مناسب نباشد، ممکن است همراه دوقلویتان شما را ترک کند و بعدها در یک زمان دیگر برگردد. اما این پیوند هیچوقت شکسته نمی شود.

♥ واقعیت 38:

مهمترین و متداولترین عامل پیوند نخوردن با نیمه دوقلو در یک زمان این واقعیت است که هر دو طرف یا یکی از آنها در یک رابطه متعهد هستند.

♥ واقعیت 39:

اما اگر زمان مناسب باشد و هر دو طرف قوی باشند، رابطه با نیمه دوقلو شکل خواهد گرفت.

♥ واقعیت 40:

مهم نیست که کدام دسته از این نیمه های گمشده وارد زندگی شما می شوند، مسئله مهم این است که هرکدام از آنها به دلیلی می آیند و هیچیک مهمتر از دیگری نیست زیرا همه آنها باعث می شوند بتوانیم خود والاترمان را پیدا کنیم.


  منبع : مردمان

  
<   <<   6   7   8   9   10      >