سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از اخلاق نادان، پاسخ دادن پیش از شنیدن است . [امام صادق علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات
تبادل لینک خودکار - افزایش رتبه و بازدید در گوگل.
بازدید امروز :42
بازدید دیروز :70
کل بازدید :236007
تعداد کل یاداشته ها : 308
103/2/30
3:40 ع
نمی دونی چی بپزی؟ از سایت ما بازدید کن!!

با همدیگر «خوب» دعوا کنید

خانه و خانواده | با همدیگر «خوب» دعوا کنید بعضی از زن و شوهر ها ادعا می کنند که تا به حال هیچ وقت با هم مشاجره نکرده اند. این ادعا برای زوج هایی که می توانند نظرات شان را آزادانه بیان کنند، تقریبا غیر ممکن است.
 

برای گروهی از زوج ها هم جر و بحث، با سر و صدای زیادی همراه است و چرخه بی پایان دعوا و مرافعه ها در خانه آن ها هیچ وقت تمام نمی شود. به هرحال تعداد دفعاتی که صدای دعوای زن و شوهرها به گوش می رسد جای خود دارد اما مهم این است که بدانیم این بگومگوها واقعا دلیل قابل قبولی دارند؟ در زندگی زناشویی شما و همسرتان باید بتوانید بدون نیاز به شخص دیگری، داور جنگ و دعواهای خودتان باشید. بنابراین لازم است درباره قوانین و محدودیت هایی که در این زمینه وجود دارد، به توافق برسید. هر دوی شما می توانید محدوده های قابل انعطافی را تعریف کنید که با شخصیت فردی و زندگی مشترک شما متناسب باشند و برای جلوگیری از مشاجره های غیر ضروری از آن ها استفاده کنید. به این ترتیب دعوا می تواند حتی به شما کمک کند تا زندگی بهتری داشته باشید!

پس برای اینکه دعوای خوب را از دعوای بد تشخیص بدهید و سعی کنید همیشه «خوب» دعوا کنید، این مقاله را بخوانید.

چگونه با همسرتان توافق کنید؟
در یک ازدواج موفق، هر دو زوج باید بتوانند با یکدیگر مذاکره داشته و به توافق برسند. البته بعضی وقت ها لازم است که هر دوی شما کمی کوتاه بیایید. به طور مثال ممکن است شما دوست داشته باشید برای مسافرت تابستانی در یک ویلای ساحلی اقامت داشته باشید و همسرتان ترجیح دهد در یک خانه جنگلی ساکن شود. در این صورت برای این که به توافق برسید چند راه حل پیش رو دارید:
می توانید چند روز نزدیک ساحل دریا ساکن شوید و بقیه تعطیلات را به خانه جنگلی بروید. باهم قرار بگذارید که تعطیلات تابستانی را کنار دریا بگذرانید و سال آینده به خانه جنگلی بروید. هر کدام از شما بخشی از تعطیلات را به تنهایی در محل مورد علاقه اش بگذراند. شرایط یکدیگر را بسنجید و اگر می بینید نیاز همسر شما اولویت دارد، خواسته خودتان را به تعویق بیندازید. به طور مثال در صورتی که می دانید همسرتان سال پراسترسی داشته و سکونت در کنار دریا به او آرامش بیشتری می دهد، این تابستان خواسته او را برآورده کنید.

از جادوی کلمات استفاده کنید
اگر یاد بگیرید که با حمله زبانی شریک زندگی تان را مورد هدف قرار ندهید، به احتمال زیاد می توانید از همسرتان بخواهید از زاویه دید شما به قضیه نگاه کند. بهتر است لحن صحبت های تان را تغییر دهید و از جادوی کلمات استفاده کنید. می توانید یک درخواست تند و خشونت آمیز را با جملات نرم تر طوری تغییر دهید که روی شنونده تاثیر بیشتری داشته باشد و بدین ترتیب از جدال های همیشگی پیشگیری کنید. یک مثال می زنیم، فرض کنید شما و همسرتان جایی باهم قرار داشته اید اما او دیر آمده، شما را مدتی در خیابان معطل کرده و بعد هم دیر به مهمانی رسیده اید. شما از این کارش ناراحت و کمی هم عصبانی هستید. به جای این که بگویید: «تو واقعا آدم بی ملاحظه ای هستی.» این جمله را به کار ببرید: «اگر کمی زودتر می آمدی من احساس آرامش بیشتری داشتم و شب بهتری را با هم می گذراندیم. می توانم روی قرار بعدی که با تو دارم این طور حساب کنم؟»

در این صورت همسر شما برای این که به درخواست تان پاسخ دهد تمایل بیشتری دارد چون احساس نمی کند که مورد حمله و فشار قرار گرفته و در مقام دفاع از خودش برنمی آید.

آتشفشان زناشویی نزدیک است
هر وقت احساس کردید آتشفشان یک جنگ و دعوای درست و حسابی بین شما و همسرتان در حال فوران است، دقت کنید تا بفهمید برای کدام یک از دلایل زیر در حال بحث کردن هستید:
آیا شما و همسرتان سعی می کنید با حرف زدن احساس ناراحتی تان را بیرون بریزید؟ از همسرتان انتظار دارید کار خاصی را انجام دهد؟ حرف هایی که از روی عصبانیت به زبان می آورید به دلیل تفاوت های جدی دیدگاه تان است یا نوعی ستیزه جویی در زندگی مشترک؟ راهکارهای مختلفی وجود دارند که جهت کنترل انواع و اقسام دعواها به کار می آیند. روش هایی که در اینجا به شما توصیه می کنیم از بهترین ها هستند که با توجه به موقعیت های بالا، می توانید از آن ها استفاده کنید.

اگر همسر شما در تلاش است تا احساس ناراحتی اش را بیان کند، بعضی وقتی ها خوب است که اصلا هیچ حرفی نزنید و به او اجازه دهید خودش را آرام کند. اگر از همسرتان انتظار خاصی دارید، یک درخواست مستقیم بهتر از دیگر شیوه های غیر مستقیم جواب می دهد.

کی برنده شد؟
بعضی از دعواها سرانجام با توافق دو طرف ختم به خیر می شود. گروهی از جر و بحث ها هم به نفع یکی از زوج ها به پایان می رسند اما در این میان تعدادی از مشاجره ها هم هستند که بی نتیجه باقی می مانند و ممکن است بارها و بارها تکرار شوند. وقتی در دعواهای زناشویی یکی از زوج ها احساس می کند خرد شده است، این ازدواج بعدها صدمه می بیند. حتی اگر در دعوا یکی از شما تسلیم شد، دیگری نباید از سوی همسرش قلدر یا دغل کار احساس شود. در واقع زن و شوهر ها هنگام ازدواج نسبت به یکدیگر متعهد می شوند و وقتی یکی احساس کند شکست خورده، به طور حتم زوج دیگر برنده نخواهد بود. پس در نهایت هر دوی شما باید با نتیجه مباحثه کنار بیایید و به رنجش و عصبانیت تان خاتمه دهید.

دلخوری های گذشته را پیش نکشید
وقتی زن و شوهر ها وارد فاز دعوا می شوند، بیشتر اوقات روی یک موضوع بحث می کنند اما بعد حرف های دیگری را هم پیش می کشند و در نهایت ممکن است درباره تمام دلخوری ها و رنجش های قبلی هم حرف هایی بزنند. پس هر وقت به هر دلیلی با همسرتان بگومگویی را شروع کردید، فقط راجع به همان موضوع صحبت کنید. به طور مثال شاید جر و بحث شما درباره مسائل مالی خانواده است و همسرتان می خواهد چند قلم کالای تازه برای خانه بخرد. برای مخالفت با او، این موضوع را پیش نکشید که فلان روز غذا را سوزانده یا هنگام ظرف شستن بشقاب ها را شکسته است. در غیر این صورت مطمئن باشید که جنگی در راه است.

در چنین مواقعی از یکدیگر ایراد نگیرید. دعواهای زناشویی اغلب فرصتی را در اختیار زن و شوهر ها قرار می دهد تا برای روان شناس شدن کمی تمرین کنند؛ مثلا به هم می گویند: «مشکل تو این است که فقط مادرت را دوست داری» یا «تا وقتی مشکلات روانی تو حل نشده جایی نمی روی».

در چنین شرایطی همیشه باید بدانید که همسر شما نیاز دارد او را دوست داشته باشید و به او احترام بگذارید. شما روانکاو همسرتان نیستید و کارتان این نیست که عیب های روان شناسی او را پیدا کنید. بنابراین پیش کشیدن این موضوعات هنگام دعوا اصلا استراتژی خوبی نیست.

روی نقطه ضعف او دست نگذارید
وقتی شعله های دعوا بالا می گیرد یکی از رایج ترین واکنش زوج ها این است که به موضعی پناه می برند که می دانند به احساسات طرف مقابل آسیب می زند. برای مثال شوهری که می داند همسرش نسبت به توانایی های خود به عنوان یک مادر مطمئن نیست، هنگام مجادله بر سر کارهای خانه، موضوع را به این آسیب پذیری ربط می دهد.

بنابراین بدترین کاری که هنگام دعوا می توانید انجام دهید این است که نقطه ضعف های همسرتان را پیش بکشید. این حمله ها موجی از احساسات ناخوشایند را درون او ایجاد می کند که می تواند تا مدت ها بعد از خاتمه دعوا ادامه داشته باشد.

وقت شناس باشید
نسبت به زمانی که همسر شما خلق و خوی مناسبی ندارد، حساس باشید. آیا شوهر شما صبح ها عجله دارد و آشفته است؟ در این صورت وقتی او از خواب بیدار می شود بحث موضوعات مهم را پیش نکشید؛ به ویژه اگر موضوع به گونه ای است که یک مکالمه طولانی را می طلبد. به جای این کار زمانی را انتخاب کنید که به نظر می رسد آرامش او بیشتر است و آمادگی شنیدن صحبت های شما را دارد.

پیدا کردن زمان مناسب برای حرف زدن به این معنا نیست که همواره از صحبت کردن هراس دارید بلکه به سادگی نشان می دهد اگر همسرتان در وضعیت ذهنی مناسبی نباشد شاید به سرعت با شما مخالفت کند در صورتی که اگر موضوع را در یک وقت عادی مطرح کنید، نظر شما را می پذیرد.


  منبع : برترین ها

  
 من در طی پنج سال گذشته، به بررسی و مرور نتایج 60 سال تحقیق درباره عواملی پرداخته ام که به تشکیل یک زندگی مشترک رضایت بخش و استوار می انجامند. این بازخوانی نشان میدهد که ویژگیهای شخصیتی به خصوصی وجود دارند که میتوان آنها را قبل از ازدواج شناسایی کرد و از طریق آن ناموفق بودن یک ازدواج را پیش بینی نمود.
 

این نوع ویژگیهای شخصیتی میتوانند زمینه را برای بروز رفتارهای اغراق آمیز و ناهنجار یک فرد در برابر وقایع عادی یک رابطه، آماده کنند.

به قول دکتر لارنس کوردک (Lawrence Kurdek)، روانپزشک، این ویژگیها "میتوانند به دو شریک زندگی کمک کنند تا به افرادی مبدل شوند که زندگی با آنها بسیار مشکل است."

حالا باید ببینیم این خصوصیات چه هستند و چه افرادی در فهرست "کسانی که نباید با آنها ازدواج کرد" قرار میگیرند.

تحقیقات نشان داده است که اگر شخصی بیش از حد افسرده، کمرو، مضطرب، متخاصم، تکانشی (کسی که بدون فکر کردن عمل میکند) و یا در برابر فشارهای روحی آسیب پذیر باشد، برای ازدواج شخص مناسبی به نظر نمیرسد، ضمن اینکه در چنین مواردی این فرد باید روان درمانی شود.

فهرست زیر به چند موقعیت و چند نوع از افرادی که دارای ویژگیهای خطرناک هستند اشاره شده است و تکرار میکنم که در چنین شرایطی، بهترین کار ازدواج نکردن است!

• اگر یکی از شما به طور خستگی ناپذیری چنین سوالاتی را مطرح میکند : "مطمئنی که دوستم داری؟" یا " واقعا برایت اهمیت دارم؟" (تیپ تایید خواه)

• اگر زمانی که با هم هستید، بیشتر وقت شما به جر و بحث و مخالفت میگذرد. (رابطه عشق - تنفر)

• اگر با وجود اینکه زمان بسیاری را با هم میگذرانید، واقعا یکدیگر را به عنوان یک فرد نمی شناسید یا با افکار یکدیگر ارتباط برقرار نمیکنید.

• اگر با پدر یا مادر خود رابطه خوبی ندارید و همسر آینده شما "درست شبیه" این والد نامطلوب شما است.

• اگر دلیل ازدواج شما، یافتن کسی است که برایتان "مادری" یا "پدری" کند.

• اگر احساس میکنید که تصمیم به ازدواج از طرف پدر یا مادر همسر آینده تان به شما تحمیل شده است.

• اگر مدام جملاتی مانند این در سرتان میچرخد: "شاید همه چیز بعد از ازدواج درست شود"

• اگر فرد مورد نظرتان میخواهد که همه دوستان قدیمی خود را ترک کنید و یک زندگی اجتماعی تازه برپا کنید. (تیپ مالکیت طلب)

• اگر او همه تصمیمهای مهم در رابطه با شما را به تنهایی اتخاذ میکند و شما از این کار بسیار ناخشنودید. (تیپ فرمانده)

• اگر بعد از یک گفتگوی رو راست با خودتان به این نتیجه رسیدید که تنها به خاطر مسائل جنسی با او ازدواج میکنید.

• اگر او بارها "از کوره در میرود" و در کنترل خلق و خوی خود ناموفق است.

• اگر احساس میکنید برای ازدواج، توسط فرد مورد نظرتان تحت فشار قرار گرفته اید.

• اگر این فرد شما را از نظر جسمی یا روحی آزار میدهد.

• اگر یک روز کامل (و بدون تلویزیون) را تنها با این شخص گذرانده اید و متوجه شده اید که روزی غیرقابل تحمل داشته اید.

در نهایت، سه توصیه برای شما داریم که میتوانند در جلوگیری از ازدواج با چنین خصوصیاتی مفید باشند :

1. بیاموزید که این ویژگیها را در خود و دیگران تشخیص دهید و تا حد امکان قبل از ازدواج، به دنبال درمان آن باشید. به خاطر داشته باشید که ازدواج مشکلات شخصیتی را حل نمیکند که هیچ، در بسیاری از موارد آنها را شدیدتر هم میکند.

2. در سن پایین ازدواج نکنید، که در واقع منظورم زیر 23 سال است.

3. قبل از ازدواج به خوبی با شخص مورد نظر خود آشنا شوید و تا زمانی که حداقل یک سال با او معاشرت نکرده اید، ازدواج نکنید.


  منبع : خونواده سبز

  

مشکل من با مادرشـوهرم

خانه و خانواده | مشکل من با مادرشـوهرم از همان کودکی از او وحشت داشتید؛ اینکه شما هم مثل مادر و مادر بزرگ و اجدادتان یک روز قربانی روابط عروس- مادر شوهری می شوید، ذهن تان را آرام نمی گذارد. از همان زمانی که تلفن خانه تان زنگ می خورد و مادر شوهر آینده پیشنهاد یک جلسه خواستگاری را می دهد، سینه تان را سپر می کنید.
 

انگار جنگ بزرگی در پیش است. لبخندهایش را در جلسه خواستگاری جدی نمی گیرید. از هدیه هایش خوشحال نمی شوید و به یک دقیقه حرف زدنش، یک هفته فکر می کنید تا تفسیرش کنید تا معناهای پنهانش را پیدا کنید. شاید کلیشه هایی که در مورد رابطه عروس- مادر شوهری گفته می شود بی معنا نباشد اما اگر کمی دقت کنید، می بینید که پیش از وارد شدن به این میدان و ارزیابی حریف تان، برای این جنگ آماده شده اید.

شمشیرتان را از رو نبندید
از همان اول آشنایی مرزهای تان را روشن کنید تا بعد از ازدواج برای مشخص کردن هر کدام شان مجبور به جنگیدن نشوید. مهم نیست که شما چقدر به هم شبیه هستید یا با هم فرق دارید؛ باید بتوانید یکدیگر را در کنار این تفاوت ها درک کنید و هرگز به خط قرمزهای هم وارد نشوید. اگر برای شما موضوعاتی بیش از دیگر موارد مهم هستند، آن ها را در عمل یا با یک گفت و گوی صادقانه روشن کنید و از او بخواهید که به این حریم ها وارد نشود. در این مرزبندی ها منصف باشید و تنها به این خاطر که یک مادرشوهر مقابل تان نشسته، شمشیرتان را از رو نبندید و او را تمام و کمال از زندگی تان بیرون نکنید.

کار را به همسرتان بسپارید
اگر بدون آنکه بخواهید اوضاع پیچیده شد، صاف کردن جاده را به عهده همسرتان بگذارید. اگر شما سنگ های تان را با او وا کنده باشید و همسرتان همه جا حق را در نظر می گیرد و همینطور شما را هم حمایت می کند، پس جای نگرانی نیست. با تلاش کردن برای اثبات خودتان و همینطور جنگیدن با مادر شوهر، چهره خود را مقابل همسرتان و دیگران خراب نکنید. بگذارید او در این مسیر پیش برود و همه چیز را برای آرام شدن اوضاع روشن کند.

از او دستور غذا بگیرید
گاهی از مادرشوهرتان کمک بگیرید و اجازه دهید که احساس کند هنوز به او نیازمندید. جنس این کمک گرفتن ها را می توانید با شخصیت او تعیین کنید مثلا اگر به آشپزی و دست پختش خیلی مغرور است و دوست دارد مورد تعریف و تمجید قرار گیرد، می توانید گاهی با گرفتن یک دستور غذایی از او این حس غرور را در مادر شوهرتان زنده کنید. شاید بد نباشد که گاهی همسرتان هم در این موضوع دخیل شود و به مادرش نشان دهد که هنوز هم برایش اهمیت دارد اما این اتفاق نیاز به ظرافت زیادی دارد چرا که با نسنجیده پیش رفتن می توانید همه چیز را خراب تر از حالا کنید.

با کمک همسرتان او را بیشتر بشناسید. برای بهتر کردن این رابطه همسرتان می تواند بهترین همراه تان باشد. از او بپرسید که چه چیزهایی مادرش را خوشحال می کند و چه چیزها و رفتارهایی جزو خط قرمزهایش به شمار می رود. شما برای برقرار کردن رابطه با هر فرد جدید مدت ها انرژی می گذارید. کج خلقی های همکارتان را 8 ساعت از روز تحمل می کنید و هیچ وقت روی خط قرمزهای مادرتان پا نمی گذارید. پس چطور می توانید مادر همسرتان را حتی برای چند ساعت در هفته هم تحمل نکنید؟

همسرتان را از مادرش ندزدید
یادتان نرود که پیش از آمدن شما به این خانه، این زن مادر همسرتان بوده است و نگرانی هایی که این روزها در ذهن شما می گذرد را او یک عمر از سر گذرانده است؛ پس هرگز از همسرتان نخواهید که بین شما و مادرش یکی را انتخاب کند. حق دارید که اگر سوء تفاهم ها زندگی تان را سخت کرده است از همسرتان کمک بخواهید یا این که از او خواهش کنید همه چیز را روشن با مادرش مطرح کند اما هرگز به جنجال دامن نزنید و سعی نکنید چهره مادرش را در ذهن او تخریب کنید. گله و شکایت های همیشگی نه تنها هیچ کمکی به این ارتباط نمی کند بلکه هر روز شما را از همسرتان دورتر خواهد کرد.

فراموشش نکنید
در مناسبت های مهم او را فراموش نکنید. یک هدیه کوچک در روز مادر می تواند به او این حس را بدهد که در خانواده جدید شما پذیرفته شده است. یا دعوت کردنش در مهمانی هایی که بزرگان خانواده در آن حضور دارند، می تواند احساس غرور در او ایجاد کند. میان مادرشوهر و باقی اعضای خانواده یک دیوار نکشید و نگذارید با ایجاد این حس یا بهتر بگوییم این بازی، او هم میان شما و دیگران تفاوت قائل شود.

سیاست داشته باشید
ادب را کنار نگذارید اما اگر او قصد حمله به عقاید یا شیوه زندگی تان را دارد، در کمال احترام اما با شفافیت صحبت کنید. اگر او قصد دارد یک مشاجره را شروع کند، واکنشی نشان ندهید که بعدا علیه تان ارائه شود و میان شما و همسرتان فاصله بیندازد. گاهی بد نیست سکوت کنید و دلیلی ندارد همه چیز را در همان لحظه به همسرتان انتقال دهید. می توانید فرصت دهید که اوضاع آرام شود و بعد در یک مکالمه دوستانه این مشکل را با همسرتان در میان بگذارید و از او کمک بخواهید.

هم خانه نشوید
دوری و دوستی را فراموش نکنید. یادتان نرود که حتی اگر تمام زمان تان را با بهترین دوست تان بگذرانید دچار مشکل خواهید شد. مادر شوهر شما ممکن است تفاوت های زیادی با شما داشته باشد. او از نظر سنی و عقیدتی از شما فاصله زیادی دارد و مهم تر اینکه به خاطر حضور شما مالکیت پسرش را از دست داده است. با او مثل یک دوست رفتار کنید اما اجازه ندهید این دوستی به یک هم خانگی تبدیل شود و او نتواند گذراندن یک روز بدون پسرش را تصور کند. قصد جدا کردن همسرتان از او را نداشته باشید اما استقلال تان را هم فراموش نکنید. قرار نیست در تمام لحظات زندگی شما مادرشوهرتان هم حضور داشته باشد یا این که به خاطر خوشحال کردنش رفت و آمدهای شما به رفت و آمدها با فامیل های همسرتان محدود شود. برنامه های خود را از دست ندهید. سینما، تئاتر و مسافرت های شخصی و همینطور دوره های دوستانه تان را در این خانواده جدید و بدون حضور او حفظ کنید.

دچار سوء تفاهم نشوید
همه چیز را سوء قصد تلقی نکنید. اگر هدیه ای برای تان خریده و دوستش ندارید، آن را یک توهین به حساب نیاورید. یادتان نرود که شما هم سن و سال نیستید و حتی ممکن است از نظر مالی هم تفاوت هایی داشته باشید. پس گمان نکنید که مادر شوهرتان باید برای هدیه خریدن از قانون های شما پیروی کند. این تصور تا سال های سال محقق نخواهد شد. برای او اوج محبت خرید چیزهایی است که خودش دوست دارد، نه چیزهایی که شما آرزوی داشتنش را دارید. اگر او رفتاری با شما می کند که می رنجید، قبل از هر واکنشی به این فکر کنید که اگر شخصی به غیر از مادر شوهرتان و حتی یکی از اعضای خانواده تان این رفتار را می کرد، چه حسی پیدا می کردید؟ آیا همین قدر خشمگین می شدید؟


  منبع : برترین ها

  
<   <<   6   7   8   9   10      >