ماه «ذى الحجّه»، آخرین ماه «سال هجرى قمرى» است و ماهى است بسیار پربرکت. بزرگان دین هنگامى که این ماه وارد مى شد، اهمّیّت ویژه اى به عبادت در آن مى دادند. مخصوصاً در دهه اوّل این ماه .در بعضى از روایات آمده است، شب هاى دهگانه اى که قرآن در سوره «والفجر و لیال عشر» به آن سوگند یاد کرده است، شب هاى دهه اوّل این ماه شریف است،و این سوگند به خاطر عظمت آن است.
خداوند در سوره حج (آیه 28) ضمن بیان فریضه بزرگ «حج» سخن از «أیّام مَعْلُومات» گفته است که مؤمنان باید در آن به یاد خدا باشند. یکى از تفسیرهاى معروفِ «أیّام مَعْلُومات» که در روایات نیز آمده است، ده روز اوّل ماه ذى الحجّه است. بنابراین، هم شب هاى آن عزیز است و هم روزهاى آن.
در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم که عبادت و کار نیک در هیچ ایّامى به اندازه این ایّام (ده روز اوّل ماه ذى الحجّه) فضیلت ندارد.
افزون بر اینها، هم صدا شدن با زوّار خانه خدا در این ماه، و یاد و خاطره مراسم باشکوه حج و معنویّت و برکات آن، حال و هواى دیگرى به انسان مى دهد; مخصوصاً براى کسانى که در سلک زوّار سعادتمند خانه خدا قرار گرفته اند، یا با یاد و خاطره آنها همراهند.
وجود دو «عید» مهمّ اسلامى عید قربان (عید اضحى) و عید غدیر (عید ولایت) و روز «عرفه» و خاطره دعاى عجیب و بسیار گرانبهاى امام حسین(علیه السلام) در عرفات، شکوه و عظمت خاصّى به این ماه بخشیده، و سزاوار است همه مؤمنان (مخصوصاً جوانان پاکدل) از فضاى آکنده از معنویّت این ماه غافل نشوند و در خودسازى و تهذیب نفس بکوشند که به پیشرفت هاى مهمّى نائل مى شوند.
روز بیست و چهارم (روز خاتم بخشى على(علیه السلام) و روز مباهله) |
بیست و چهارم ماه ذى الحجّه، یادآورِ دو خاطره مهمّ تاریخى در اسلام است: 1ـ روزى است که امیر مؤمنان على(علیه السلام) در آن روز، در حال رکوع انگشتر خود را به سائل فقیر عنایت کرد; این عمل خالصانه و ایثارگرانه امیر مؤمنان(علیه السلام) بقدرى پرارزش بود که آیه 55 سوره مائده در شأن آن نازل شد: «(إنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنوُا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ); سرپرست و ولىّ شما تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده اند; همانها که نماز را برپا مى دارند و در حال رکوع، زکات مى دهند!»(1) بیست و چهارم ماه ذى الحجّه، یادآورِ دو خاطره مهمّ تاریخى در اسلام است: 1ـ روزى است که امیر مؤمنان على(علیه السلام) در آن روز، در حال رکوع انگشتر خود را به سائل فقیر عنایت کرد; این عمل خالصانه و ایثارگرانه امیر مؤمنان(علیه السلام) بقدرى پرارزش بود که آیه 55 سوره مائده در شأن آن نازل شد: «(إنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنوُا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ); سرپرست و ولىّ شما تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده اند; همانها که نماز را برپا مى دارند و در حال رکوع، زکات مى دهند!»(1) جا دارد که مؤمنان با یادآورى این خاطره مهم و تفسیر آیه شریفه، و ذکر مناقب و فضایل امیرمؤمنان(علیه السلام)این روز را گرامى دارند و خود نیز در تصدّق و انفاق به فقرا و نیازمندان، به آن حضرت تأسّى جویند. 2ـ واقعه مهمّ دیگر «مباهله» رسول خدا با مسیحیان نجران است.(2) پس از گفتگوى فراوان نصاراى نجران با رسول خدا(صلى الله علیه وآله) درباره حضرت مسیح(علیه السلام) سرانجام علماى نصارا از پذیرفتن حق خوددارى کردند و کار به مباهله کشیده شد. (مباهله یعنى نفرین کردن دو نفر نسبت به یکدیگر که هرکس ناحق مى گوید گرفتار مجازات الهى شود). براین امر توافق شد که در چنین روزى مسیحیان نجران با رسول خدا «مباهله» نمایند و نفرین کنند که هر گروه و جمعیّتى که ناحق مى گوید، رسوا و مجازات شود. خداوند طبق آیه 61 سوره آل عمران به پیغمبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «(فَمَنْ حاجَّکَ فیهِ مِن بَعدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْنائَکُم وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُم وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْکاذبِینَ); هرگاه بعد از علم و دانشى که (درباره حضرت مسیح(علیه السلام)) به تو رسیده، کسانى با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را; ما زنان خویش را دعوت نماییم شما هم زنان خود را; ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود; آنگاه مباهله کنیم; و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم». پیرو این دستور الهى، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در حالى که فرزندش حسین(علیه السلام) را در آغوش داشت و دست حسن(علیه السلام) را در دست گرفته بود و على و فاطمه(علیهما السلام) نیز همراه او بودند، به سمت محلّ مباهله حرکت کرد. نصارا، چون چنین جمعیّتى و نشانه هایى را از نزدیک شدن کیفر الهى دیدند، وحشت کردند و از «مباهله» منصرف شدند و حاضر به پذیرفتن جزیه گردیدند.(3) این داستان نشانه دیگرى از عظمت اهل بیت(علیهم السلام) و حقّانیّت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و دین اسلام است. بنابراین، بسیار شایسته است مسلمانان در چنین روزى، با یادآورى و آگاهى بیشتر از این جریان، عظمت و بزرگى رسول خدا و اهل بیت پاکش را به خاطر آورند و بر معرفت خویش نسبت به آنان بیفزایند، و به شکرانه آن به نیازمندان انفاق کنند. به هر حال، این روز، روز باعظمتى است که چند عمل براى آن نقل شده است: 1ـ این روز را به شکرانه این برکات بزرگ، روزه بدارد.(4) 2ـ غسل کند و بهترین لباسش را بپوشد و خود را معطّر نماید.(5) 3ـ نیم ساعت قبل از ظهر، دو رکعت نماز بخواند; در هر رکعتى یک مرتبه سوره «حمد» و ده بار سوره «قل هو اللّه احد»، ده بار «آیة الکرسى» و ده بار سوره «انّا انزلناه» را بخواند. در روایتى از امام صادق(علیه السلام) براى این نماز پاداش فراوانى ذکر شده است.(6) 4ـ دعاى روز «مباهله» را بخواند که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است و آن چنین است: اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ بَهآئِکَ بِاَبْهاهُ، وَ کُلُّ بَهآئِکَ بَهِىٌّ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ خدایا از تو خواهم از درخشنده ترین مراتب درخشندگیت و همه مراتب آن درخشنده است خدایا از تو خواهم بِبَهآئِکَ کُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ جَلالِکَ بِاَجَلِّهِ، وَ کُلُّ جَلالِکَ جَلیلٌ، به تمام مراتب درخشندگیت خدایا از تو خواهم از باشوکت ترین مراتب جلالت و تمام مراتب جلال تو شوکتمند است اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِجَلالِکَ کُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ جَمالِکَ بِاَجْمَلِهِ، خدایا از تو خواهم به همه مراتب جلالت خدایا از تو خواهم از زیباترین مراتب جمال تو و وَکُلُّ جَمالِکَ جَمیلٌ،اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِجَمالِکَ کُلِّهِ،اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَما همه مراتب جمالت زیباست خدایا از تو خواهم به همه مراتب جمالت خدایا تو را خوانم چنانچه اَمَرْتَنى، فَاسْتَجِبْ لى کَما وَعَدْتَنى، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ عَظَمَتِکَ دستورم دادى پس دعایم را به اجابت رسان چنانچه وعده ام دادى خدایا از تو خواهم از بزرگترین بِاَعْظَمِها، وَ کُلُّ عَظَمَتِکَ عَظَیمَةٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِعَظَمَتِکَ کُلِّها، اَللّـهُمَّ مراتب عظمتت و همه مراتب آن بزرگ است خدایا از تو خواهم به همه عظمتت خدایا اِنّى اَسَئَلُکَ مِنْ نُورِکَ بِاَنْوَرِهِ، وَ کُلُّ نُورِکَ نَیِّرٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِنُورِکَ از تو خواهم از تابنده ترین مراتب روشنیت و همه مراتب آن تابنده است خدایا از تو خواهم به تمام مراتب روشنیت کُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ رَحْمَتِکَ بِاَوْسَعِها، وَ کُلُّ رَحْمَتِکَ واسِعَةٌ، خدایا از تو خواهم از وسیع ترین مراتب رحمتت و همه رحمت تو وسیع است اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِرَحْمَتِکَ کُلِّها، اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنى، خدایا از تو خواهم به همه مراتب رحمتت خدایا تو را مى خوانم همچنانکه دستورم دادى فَاسْتَجِبْ لى کَما وَعَدْتَنى، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ کَمالِکَ بِاَکْمَلِهِ، وَ کُلُّ پس اجابت کن دعایم را چنانچه وعده فرمودى خدایا از تو خواهم از کاملترین مراتب کمالت و تمام کَمالِکَ کامِلٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِکَمالِکَ کُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ مراتب آن کامل است خدایا از تو خواهم به تمام مراتب کمالت خدایا از تو خواهم از کَلِماتِکَ بِاَتَمِّها، وَ کُلُّ کَلِماتِکَ تآمَّةٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِکَلِماتِکَ کُلِّهَا، تمامترین کلمات و سخنانت و تمام کلماتت تام و تمام است خدایا از تو خواهم به کلماتت همگى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ اَسْمآئِکَ بِاَکْبَرِها، وَکُلُّ اَسْمآئِکَ کَبیرَةٌ، اَللّهُمَّ اِنّى خدایا از تو خواهم به بزرگترین نامهایت و همه نامهایت بزرگ است خدایا از اَسْئَلُکَ بِاَسْمآئِکَ کُلِّها، اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنى، فَاسْتَجِبْ لى کَما تو خواهم به نامهایت همگى خدایا من تو را مى خوانم چنانچه به من دستور دادى پس به اجابت رسان دعایم را وَعَدْتَنى، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ عِزَّتِکَ باَعَزِّها، وَ کُلُّ عِزَّتِکَ عَزیزَةٌ، چنانچه وعده ام فرمودى خدایا از تو خواهم به عزیزترین مراتب عزتت و همه مراتب تو عزیز است اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِعِزَّتِکَ کُلِّها، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ مَشِیَّتِکَ بِاَمْضاها، خدایا از تو خواهم به همه مراتب عزتت خدایا از تو خواهم به گذراترین اراده و خواستت وَکُلُّ مَشِیَّتِکَ ماضِیَةٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِمَشِیَّتِکَ کُلِّها، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ و همه مراتب اراده تو گذراست خدایا از تو خواهم به تمام مراتب اراده و خواستت خدایا از تو خواهم بِقُدْرَتِکَ الَّتِى اسْتَطَلْتَ بِها عَلى کُلِّ شَىْء، وَ کُلُّ قُدْرَتِکَ مُسْتَطیلَةٌ، اَللّهُمَّ بدان قدرتت که بوسیله آن بر همه چیزبرترى گرفتى گرچه تمام مراتب قدرتت برترى گیرنده است خدایا اِنّى اَسْئَلُکَ بِقُدْرَتِکَ کُلِّها، اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنى، فَاسْتَجِبْ لى از تو خواهم به تمام مراتب قدرتت خدایا من تو را خوانم چنانچه دستورم دادى تو هم اجابتم کن کَما وَعَدْتَنى، اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ عِلْمِکَ بِاَنْفَذِهِ وَکُلُّ عِلْمِکَ نافِذٌ، چنانچه وعده فرمودى خدایا از تو خواهم از نافذترین مراتب دانشت با این که تمام مراتب دانشت نافذ است اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِعِلْمِکَ کُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ قَوْلِکَ بِاَرْضاهُ، وَکُلُّ خدایا از تو خواهم به مراتب دانشت همگى خدایا از تو خواهم از پسندیده ترین گفتارت و تمام قَوْلِکَ رَضِىٌّ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِقَوْلِکَ کُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ مَسآئِلِکَ گفتار تو پسندیده است خدایا از تو خواهم به همه گفتارت خدایا از تو خواهم به محبوبترین چیزى که از تو درخواست شده بِاَحَبِّهآ، وَکُلُّها اِلَیْکَ حَبیبَةٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِمَسآئِلِکَ کُلِّها، اَللّـهُمَّ اِنّى و همه آنها پیش تو محبوب است خدایا از تو خواهم به تمام آنچه از تو درخواست شده خدایا من اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنى، فَاسْتَجِبْ لى کَما وَعَدْتَنى، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ تو را خوانم چنانچه دستورم دادى پس اجابتم کن چنانچه وعده ام فرمودى خدایا از تو خواهم به شَرَفِکَ بِاَشْرَفِهِ، وَ کُلُّ شَرَفِکَ شَریفٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِشَرَفِکَ کُلِّهِ، شریفترین مراتب شرفت و تمامى مراتب شرف تو شریف است خدایااز تو خواهم به مراتب شرفت همگى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ سُلْطانِکَ بِاَدْوَمِهِ، وَ کُلُّ سُلطانِکَ دآئِمٌ، اَللّهُمَّ اِنّى خدایا از تو خواهم به حق بادوامترین مراتب سلطنتت و تمام مراتب آن دائمى است خدایا از تو اَسْئَلُکَ بِسُلْطانِکَ کُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ مُلْکِکَ بِاَفْخَرِهِ، وَ کُلُّ مُلْکِکَ خواهم به مراتب سلطنتت همگى خدایا از تو خواهم به گرانمایه ترین مراتب فرمانرواییت و تمام مراتب فرمانرواییت فاخِرٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِمُلْکِکَ کُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنى، گرانمایه است خدایا از تو خواهم به تمام مراتب فرمانرواییت خدایا من تو را خوانم چنانچه دستورم دادى فَاسْتَجِبْ لى کَما وَعَدْتَنى، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ عَلائِکَ بِاَعْلاهُ، وَ کُلُّ پس اجابتم کن چنانچه وعده ام فرمودى خدایا از تو خواهم به والاترین مراتب بلندیت و تمام عَلائِکَ عال، اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِعَلائِکَ کُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ ایاتِکَ مراتب بلندى تو والاست خدایا از تو خواهم به والاترین مراتب بلندیت همگى خدایا از تو خواهم به بِاَعْجَبِها، وَ کُلُّ ایاتِکَ عَجیبَةٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِایاتِکَ کُلِّها، اَللّهُمَّ اِنّى شگفت ترین آیات و نشانه هایت و همه آیات تو شگفت است خدایا از تو خواهم به آیاتت همگى خدایا از اَسْئَلُکَ مِنْ مَنِّکَ بِاَقْدَمِهِ، وَ کُلُّ مَنِّکَ قَدیمٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِمَنِّکَ کُلِّهِ، تو خواهم به قدیمترین نعمتت و همه نعمتهایت قدیم است خدایا از تو خواهم به همه اقسام نعمتت اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنى، فَاسْتَجِبْ لى کَما وَعَدْتَنى، اَللّهُمَّ اِنّى خدایا من تو را خوانم چنانچه دستورم دادى پس اجابت کن دعایم را چنانچه وعده فرمودى خدایا من از اَسْئَلُکَ بِما اَنْتَ فیهِ مِنَ الشُّؤُونِ وَالْجَبَرُوتِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِکُلِّ شَأْن تو خواهم به آنچه تو در آنى از مقامات و قدرت و عظمتت خدایا از تو خواهم به حق هر مقام وَکُلِّ جَبَرُوت، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِما تُجیبُنى بِهِ حینَ اَسْئَلُکَ، یا اَللهُ یا لا و هر قدرت و عظمتى که دارى خدایا من از تو خواهم بدانچه اجابتم کنى بدان هنگامى که تورا خوانم اى خدا اى که اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، اَسْئَلُکَ بِبَهآءِ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، یا لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، اَسْئَلُکَ بِجَلالِ معبودى جز تو نیست از تو خواهم به درخشندگى (یا ارجمندى) کلمه «لااله الا انت» اى که نیست معبودى جز تو از تو خواهم به جلال لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، یا لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، اَسْئَلُکَ بِلا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ و کلمه «لا اله الا انت» اى که معبودى جز تو نیست از تو خواهم به کلمه «لااله الاانت» خدایا تو را خوانم کَما اَمَرْتَنى، فَاسْتَجِبْ لى کَما وَعَدْتَنى، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ رِزْقِکَ چنانچه دستورم دادى پس اجابت کن دعایم را چنانچه وعده ام فرمودى خدایا از تو خواهم از عمومى ترین اقسام روزیت باَعَمِّهِ، وَ کُلُّ رِزْقِکَ عآمٌّ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِرِزْقِکَ کُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ و تمام اقسام روزى تو عمومى است خدایا از تو خواهم به تمام اقسام روزى تو خدایا از تو خواهم مِنْ عَطآئِکَ بِاَهْنَأِهِ، وَ کُلُّ عَطآئِکَ هَنیئٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِعَطآئِکَ کُلِّهِ، از گواراترین عطایاى تو و تمام عطاهایت گواراست خدایا از تو خواهم به تمام عطایایت اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ خَیْرِکَ باَعْجَلِهِ، وَکُلُّ خَیْرِکَ عاجِلٌ، اَللّهُمَّ اِنّى خدایا از تو خواهم به فورى ترین خیر و نیکیت و تمام نیکیهاى تو فورى است خدایا از اَسْئَلُکَ بِخَیْرِکَ کُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ فَضْلِکَ بِاَفْضَلِهِ، وَکُلُّ فَضْلِکَ تو خواهم به تمام نیکیهایت خدایا از تو خواهم به فزونترین فضل تو و همه فضل تو فاضِلٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِفَضْلِکَ کُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنى، فزون است خدایا از تو خواهم به فضل تو همگى خدایا تو را خوانم چنانچه دستورم دادى فَاسْتَجِبْ لى کَما وَعَدْتَنى، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَابْعَثْنى پس اجابتم کن چنانچه وعده ام فرمودى خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد و برانگیز مرا عَلَى الاِْیمانِ بِکَ، وَالتَّصْدیقِ بِرَسُولِکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ السَّلامُ، وَالْوِلایَةِ لِعَلِىِّ با داشتن ایمان به خودت و تصدیق به رسولت که درود بر او و آلش باد و ولایت على بْنِ اَبیطالِب، وَ الْبَرائَةِ مِنْ عَدُوِّهِ، وَالاْیتِمامِ بِالاَْئِمَّةِ مِنْ آلِ مُحَمَّد عَلَیْهِمُ بن ابى طالب و بیزارى از دشمنش و اقتدا به امامان از آل محمّد علیهم السَّلامُ، فَاِنّى قَدْ رَضیتُ بِذلِکَ یا رَبِّ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد عَبْدِکَ السلام زیرا که من خشنودم بدین اى پروردگار من خدایا درود فرست بر محمّد بنده وَرَسُولِکَ فِى الاَْوَّلینَ، وَصَلِّ عَلى مُحَمَّد فِى الاْخِرینَ، وَصَلِّ عَلى و رسولت در زمره اوّلین و درود فرست بر محمّد در زمره آخرین و درود فرست مُحَمَّد فِى الْمَلاَءِ الاَْعْلى، وَصَلِّ عَلى مُحَمَّد فِى الْمُرْسَلینَ، اَللّـهُمَّ اَعْطِ بر محمّد در عالم بالا و درود فرست بر محمّد در زمره مرسلین خدایا عطا کن مُحَمَّداً الْوَسیلَةَ، وَالشَّرَفَ وَالْفَضیلَةَ وَالدَّرَجَةَ الْکَبیرَةَ، اَللّـهُمَّ صَلِّ به محمّد مقام وسیله و شرف و فضیلت و درجه بزرگ را خدایا درود فرست عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَقَنِّعْنى بِما رَزَقْتَنى، وَبارِکْ لى فیما اتَیْتَنى، بر محمّد و آل محمّد و قانع کن مرا بدانچه روزیم کرده اى و برکت ده به من در آنچه به من داده اى وَاحْفَظْنى فى غَیْبَتى، وَکُلِّ غائِب هُوَ لى، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ و نگهدارى کن مرا در غیبتم و هر غایبى که مربوط به من است خدایا درود فرست بر محمّد و آل مُحَمَّد، وَابْعَثْنى عَلَى الاِْیمانِ بِکَ، وَالتَّصْدیقِ بِرَسُولِکَ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى محمّد و برانگیزم بر ایمان به خودت و تصدیق به رسولت خدایا درود فرست بر مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَسْئَلُکَ خَیْرَ الْخَیْرِ رِضْوانَکَ وَالْجَنَّةَ، وَاَعُوذُ بِکَ مِنْ محمّد و آل محمّد و از تو خواهم خوبترین خوبها را که خشنودى تو و بهشت باشد و پناه برم به تو از شَرِّ الشَرِّ سَخَطِکَ وَالنّارِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاحْفَظْنى بدترین بدها که خشم تو و آتش دوزخ باشد خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد و محافظت کن مرا مِنْ کُلِّ مُصیبَة، وَمِنْ کُلِّ بَلِیَّة، وَمِنْ کُلِّ عُقُوبَة، وَمِنْ کُلِّ فِتْنَة، وَمِنْ کُلِّ از هر پیش آمد ناگوار و از هر گرفتارى و از هر شکنجه و از هر فتنه و از هر بَلاء، وَمِنْ کُلِّ شَرٍّ، وَمِنْ کُلِّ مَکْرُوه، وَمِنْ کُلِّ مُصیبَة، وَمِنْ کُلِّ افَة، بلا و از هر بدى و از هر ناراحتى و از هر مصیبت و از هر آفتى نَزَلَتْ اَوْ تَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ اِلَى الاَْرْضِ فى هذِهِ السّاعَةِ، وَفى هذِهِ اللَّیْلَةِ، که نازل شده یا بعد از این از آسمان بزمین نازل شود در این ساعت و در این شب وَفى هذَا الْیَومِ، وَفى هذَا الشَّهْرِ، وَفى هذِهِ السَّنَةِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد و در این روز و در این ماه و در این سال خدایا درود فرست بر محمّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاقْسِمْ لى مِنْ کُلِّ سُرُور، وَمِنْ کُلِّ بَهْجَة، وَمِنْ کُلِّ اسْتِقامَة، و آل محمّد و نصیبم کن از هر شادى و از هر خوشحالى و از هر پایدارى وَمِنْ کُلِّ فَرَج، وَمِنْ کُلِّ عافِیَة، وَمِنْ کُلِّ سَلامَة، وَمِنْ کُلِّ کَرامَة، وَمِنْ و از هر گشایشى و از هر تندرستى و از هر سلامتى و از هر کرامت و از کُلِّ رِزْق واسِع حَلال طَیِّب، وَمِنْ کُلِّ نِعْمَة، وِمَنْ کُلِّ سَعَة، نَزَلَتْ اَوْ هر روزى فراخ حلال پاکى و از هر نعمتى و از هر وسعتى که نازل شده یا بعد از این نازل شود تَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ اِلَى الاَْرْضِ فى هذِهِ السّاعَةِ، وَفى هذِهِ اللَّیْلَةِ، وَفى از آسمان به زمین در این ساعت و در این شب و در هذَا الْیَوْمِ، وَفى هذَا الشَّهْرِ، وَفى هذِهِ السَّنَةِ، اَللّهُمَّ اِنْ کانَتْ ذُنُوبى قَدْ این روز و در این ماه و در این سال خدایا اگر چنانچه گناهانم اَخْلَقَتْ وَجْهى عِنْدَکَ، وَحالَتْ بَیْنى وَبَیْنَکَ، وَغَیَّرَتْ حالى عِنْدَکَ، شرمنده کرده است چهره ام را پیش تو و حائل شد میان من و تو و حالم را پیش تو تغییر داده فَاِنّى اَسْئَلُکَ بِنُورِ وَجْهِکَ الَّذى لا یُطْفَأُ، وَبِوجْهِ مُحَمَّد حَبیبِکَ پس از تو خواهم به حق نور ذاتت که خاموش نشود و به آبروى محمّد مصطفى حبیب تو الْمُصْطَفى، وَبِوجْهِ وَلِیِّکَ عَلِىٍّ الْمُرْتَضى، وَبِحَقِّ اَوْلِیآئِکَ الَّذینَ و به آبروى ولى تو على مرتضى و به حق اولیایت که برگزیدى انْتَجَبْتَهُمْ، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَنْ تَغْفِرَ لى ما مَضى مِنْ آنها را که درود فرستى بر محمّد و آل محمّد و بیامرزى برایم گذشته هاى از ذُنُوبى، وَاَنْ تَعْصِمَنى فیما بَقِىَ مِنْ عُمْرى، وَاَعُوذُ بِکَ اللّهُمَّ اَنْ اَعُودَ فى گناهانم را و نگاهم دارى در آینده عمرم و پناه مى برم به تو خدایا از این که بازگردم شَىْء مِنْ مَعاصیکَ اَبَداً ما اَبْقَیْتَنى، حَتّى تَتَوَفّانى وَاَنـَا لَکَ مُطیعٌ، وَاَنْتَ به یکى از گناهان و نافرمانیهایت هرگز تا زنده ام (یعنى) تا آنگاه که مرا بمیرانى و من فرمانبردار تو باشم و تو عَنّى راض، وَاَنْ تَخْتِمَ لى عَمَلى بِاَحْسَنِهِ، وَتَجْعَلَ لى ثَوابَهُ الْجَنَّةَ، وَاَنْ از من خشنود باشى و به انجام رسانى عمل مرا به نیکوترین آن و پاداش آن را برایم بهشت مقرّر دارى تَفْعَلَ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ، یا اَهْلَ التَّقْوى وَیا اَهْلَ الْمَغْفِرَةِ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد و انجام دهى درباره من آنچه را تو شایسته آنى اى اهل تقوا و اى شایسته آمرزش درود فرست بر محمّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَارْحَمْنى بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.(7) و آل محمّد و رحم کن به من به رحمت خویش اى مهربانترین مهربانان. -------------------------------------------------------------------------------- 1. اقبال، صفحه 525. 2. همان مدرک، صفحه 496 و صفحه 515 و مصباح المتهجّد، صفحه 759. 3. براى آگاهى بیشتر از داستان مباهله و کتب فراوانى که آن را نقل کرده اند، به تفسیر نمونه، جلد 2، صفحه 437 به بعد (ذیل تفسیر آیه 61 سوره آل عمران) مراجعه کنید. 4. اقبال، صفحه 515. 5. همان مدرک. 6. مصباح المتهجّد، صفحه 758. 7. مصباح المتهجّد، صفحه 759. |