افسردگی اختلال بالینی و روان شناختی است که به دلایل ژنتیکی و محیطی در برخی از افراد به عنوان اختلال بالینی خود را نشان میدهد.
فرد در هنگام بروز این بیماری علاقه و انگیزه خود را در امور مختلف از دست میدهد و تمایلی به ادامه کار و زندگی نخواهد داشت ; همچنین در روابط زناشویی خود مشکلاتی پیدا میکند.
زمینه ایجاد افسردگی در مردان 6 تا 12 درصد و شیوع این بیماری در زنان 12 تا 25 درصد است . افسردگی تاثیر زیادی در اشتهای فرد دارد به گونهای که فرد پرخوری میکند یا میلی به خوردن غذا ندارد; همچنین در این بیماری فرد انگیزهای برای برقراری ارتباط با دیگران ندارد و به انزوا و تنهایی دچار میشود.
به دلیل کاهش ترشح دوپامین سروتونی و نوروپنتین علائم افسردگی در فرد ایجاد میشود; این عوامل علتهای روان شناختی بیماری است.
اگر کودک در محیطی قرار گیرد که تعریف و تمجید لازم را دریافت نکند و مدام تحقیر و سرزنش شود امکان بروز افسردگی در بزرگسالی برای کودک وجود خواهد داشت.
اگر فرد در محیطی باشد که در آن پدر و مادر دچار افسردگی باشند احتمال آموختن این عمل توسط فرزند وجود دارد.
افسردگی بر اثر فشارهای روانی نیز ایجاد میشود. شکست در ازدواج عدم موفقیت در کنکور و از دست دادن یکی از عزیزان از جمله فشارهایی است که میتواند باعث بروز افسردگی شود.
دارو درمانی در شرایطی استفاده میشود که افسردگی فرد زیاد باشد و از داروهای 3 و 4 حلقهای برای درمان این بیماری استفاده میشود.
: شوک درمانی یکی دیگر از روشهای درمان این بیماری است. همچنین رفتار درمانی نیز برای درمان این بیماری استفاده میشود.
زنان 2 برابر بیشتر از مردان به افسردگی مبتلا میشوند. زایمان بروز افسردگی در زنان را بیشتر میکند; همچنین به دلیل اینکه زنان بیشتر از مردان مراقب خود هستند و به روانپزشک و پزشک مراجعه میکنند سریع تر از بیماری خود مطلع میشوند.
شرایط فرهنگی جامعه به گونهای است که سبب میشود مردان بیشتر از زنان در محیط اجتماع قرار گیرند و از این طریق زمینههای بروز این بیماری کمتر در مردان ایجاد میشود.
پس خانم ها بهتر است به فکر سلامتی روانی خود بوده و با داشتن ارتباطات دوستی و اجتماعی مناسب ،ورزش،مراقبت های پزشکی مخصوصا بعد از زایمان ، روحیه و نشاط خود را حفظ کنند.