سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سپاسگزاری دانشمند بر دانشش، به کار بستن و بذل آن به اهلش است . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات
تبادل لینک خودکار - افزایش رتبه و بازدید در گوگل.
بازدید امروز :18
بازدید دیروز :26
کل بازدید :238987
تعداد کل یاداشته ها : 308
103/9/5
4:48 ص
نمی دونی چی بپزی؟ از سایت ما بازدید کن!!
روز بیست و پنجم (روز نزول سوره هل أتى)
روز بیست و پنجم ماه ذى الحجّه، روزى است که سوره «هل اتى» در آن روز نازل شد.(1)
در شأن نزول این سوره جمع زیادى از علماى شیعه و سنّى نقل کرده اند که امام حسن و امام حسین(علیهما السلام)بیمار شدند و پیامبر(صلى الله علیه وآله) به عیادتشان آمد و به على(علیه السلام) فرمود: چه خوب است براى شفاى آنان نذرى کنى.
روز بیست و پنجم ماه ذى الحجّه، روزى است که سوره «هل اتى» در آن روز نازل شد.(1)
در شأن نزول این سوره جمع زیادى از علماى شیعه و سنّى نقل کرده اند که امام حسن و امام حسین(علیهما السلام)بیمار شدند و پیامبر(صلى الله علیه وآله) به عیادتشان آمد و به على(علیه السلام) فرمود: چه خوب است براى شفاى آنان نذرى کنى.
حضرت على(علیه السلام) و حضرت فاطمه(علیها السلام) و فضّه براى شفاى آنان سه روز روزه نذر کردند.
وقتى که حسنین(علیهما السلام) شفا یافتند، آنان براى اداى نذر روزه گرفتند - و مطابق برخى از روایات حسنین(علیهما السلام) نیز روزه گرفتند ـ در حالى که از نظر موادّ غذایى در زحمت بودند. به هنگام افطار که مقدارى نان را براى افطار آماده کرده بودند، صداى مسکینى را شنیدند که تقاضاى کمک داشت. على(علیه السلام) و فاطمه(علیها السلام) و فضّه و حسن و حسین(علیهما السلام) نان خود را به آن مسکین دادند و خود در آن شب جز آب ننوشیدند.
غروب فردا نیز به هنگام افطار یتیمى اظهار نیاز کرد و بار دیگر جریان شب گذشته تکرار شد و آنان با مقدارى آب افطار کردند.
روز سوم نیز به هنگام غروب اسیرى به در خانه آنان آمد و آن خانواده کرامت و بزرگوارى و ایثار، از سهم نان خود گذشتند و آن را به اسیر دادند.
فردا على(علیه السلام) دست حسن و حسین را گرفت و خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمد، چشم پیامبر به بچّه ها افتاد که از شدّت گرسنگى مى لرزیدند; علّت را جویا شد و على(علیه السلام) ماجرا را تعریف کرد. پیامبر(صلى الله علیه وآله)ناراحت شد و با هم به منزل حضرت زهرا(علیها السلام) آمدند، در این حال جبرئیل فرود آمد و سوره هل أتى (انسان) را از جانب خداوند آورد. در این سوره از ایثار توأم با اخلاص اهل بیت(علیهم السلام) به عظمت و بزرگى زیاد یاد شده است.(2)

براى این روز اعمالى ذکر شده است:
1ـ مرحوم «سیّد بن طاووس» از «شیخ مفید» نقل مى کند که مستحب است در چنین روزى روزه بگیرند، زیرا در چنین روزى خداوند فضیلت و برترى اهل بیت رسول خدا را آشکار ساخت.(3)
2ـ در شب بیست و پنجم و روز بیست و پنجم براى تأسّى به آن بزرگواران انفاق و اطعام و صدقه دادن به فقرا مناسب است.(4)
3ـ مناسب است در این روز غسل زیارت انجام دهند و ائمّه(علیهم السلام) را زیارت کنند مخصوصاً خواندن زیارت جامعه در این روز مناسب است.(5) 

--------------------------------------------------------------------------------

1. همان مدرک، صفحه 770 و اقبال صفحه 529.
2. براى آگاهى بیشتر و تفسیر آیات موردنظر به تفسیر نمونه، جلد 25، صفحه 343 به بعد (ذیل تفسیر سوره انسان) مراجعه کنید.
3. اقبال، صفحه 529.
4. همان مدرک.
5. زادالمعاد، صفحه 368.


  
روز بیست و چهارم (روز خاتم بخشى على(علیه السلام) و روز مباهله)
بیست و چهارم ماه ذى الحجّه، یادآورِ دو خاطره مهمّ تاریخى در اسلام است:
1ـ روزى است که امیر مؤمنان على(علیه السلام) در آن روز، در حال رکوع انگشتر خود را به سائل فقیر عنایت کرد; این عمل خالصانه و ایثارگرانه امیر مؤمنان(علیه السلام) بقدرى پرارزش بود که آیه 55 سوره مائده در شأن آن نازل شد: «(إنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنوُا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ); سرپرست و ولىّ شما تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده اند; همانها که نماز را برپا مى دارند و در حال رکوع، زکات مى دهند!»(1) 

بیست و چهارم ماه ذى الحجّه، یادآورِ دو خاطره مهمّ تاریخى در اسلام است:
1ـ روزى است که امیر مؤمنان على(علیه السلام) در آن روز، در حال رکوع انگشتر خود را به سائل فقیر عنایت کرد; این عمل خالصانه و ایثارگرانه امیر مؤمنان(علیه السلام) بقدرى پرارزش بود که آیه 55 سوره مائده در شأن آن نازل شد: «(إنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنوُا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ); سرپرست و ولىّ شما تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آورده اند; همانها که نماز را برپا مى دارند و در حال رکوع، زکات مى دهند!»(1)
جا دارد که مؤمنان با یادآورى این خاطره مهم و تفسیر آیه شریفه، و ذکر مناقب و فضایل امیرمؤمنان(علیه السلام)این روز را گرامى دارند و خود نیز در تصدّق و انفاق به فقرا و نیازمندان، به آن حضرت تأسّى جویند.
2ـ واقعه مهمّ دیگر «مباهله» رسول خدا با مسیحیان نجران است.(2)
پس از گفتگوى فراوان نصاراى نجران با رسول خدا(صلى الله علیه وآله) درباره حضرت مسیح(علیه السلام) سرانجام علماى نصارا از پذیرفتن حق خوددارى کردند و کار به مباهله کشیده شد. (مباهله یعنى نفرین کردن دو نفر نسبت به یکدیگر که هرکس ناحق مى گوید گرفتار مجازات الهى شود).
براین امر توافق شد که در چنین روزى مسیحیان نجران با رسول خدا «مباهله» نمایند و نفرین کنند که هر گروه و جمعیّتى که ناحق مى گوید، رسوا و مجازات شود.
خداوند طبق آیه 61 سوره آل عمران به پیغمبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «(فَمَنْ حاجَّکَ فیهِ مِن بَعدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْنائَکُم وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُم وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْکاذبِینَ); هرگاه بعد از علم و دانشى که (درباره حضرت مسیح(علیه السلام)) به تو رسیده، کسانى با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را; ما زنان خویش را دعوت نماییم شما هم زنان خود را; ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود; آنگاه مباهله کنیم; و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم».
پیرو این دستور الهى، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در حالى که فرزندش حسین(علیه السلام) را در آغوش داشت و دست حسن(علیه السلام) را در دست گرفته بود و على و فاطمه(علیهما السلام) نیز همراه او بودند، به سمت محلّ مباهله حرکت کرد. نصارا، چون چنین جمعیّتى و نشانه هایى را از نزدیک شدن کیفر
الهى دیدند، وحشت کردند و از «مباهله» منصرف شدند و حاضر به پذیرفتن جزیه گردیدند.(3)
این داستان نشانه دیگرى از عظمت اهل بیت(علیهم السلام) و حقّانیّت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و دین اسلام است.
بنابراین، بسیار شایسته است مسلمانان در چنین روزى، با یادآورى و آگاهى بیشتر از این جریان، عظمت و بزرگى رسول خدا و اهل بیت پاکش را به خاطر آورند و بر معرفت خویش نسبت به آنان بیفزایند، و به شکرانه آن به نیازمندان انفاق کنند.
به هر حال، این روز، روز باعظمتى است که چند عمل براى آن نقل شده است:
1ـ این روز را به شکرانه این برکات بزرگ، روزه بدارد.(4)
2ـ غسل کند و بهترین لباسش را بپوشد و خود را معطّر نماید.(5)
3ـ نیم ساعت قبل از ظهر، دو رکعت نماز بخواند; در هر رکعتى یک مرتبه سوره «حمد» و ده بار سوره «قل هو اللّه احد»، ده بار «آیة الکرسى» و ده بار سوره «انّا انزلناه» را بخواند.
در روایتى از امام صادق(علیه السلام) براى این نماز پاداش فراوانى ذکر شده است.(6)
4ـ دعاى روز «مباهله» را بخواند که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است و آن چنین است:

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ بَهآئِکَ بِاَبْهاهُ، وَ کُلُّ بَهآئِکَ بَهِىٌّ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ

خدایا از تو خواهم از درخشنده ترین مراتب درخشندگیت و همه مراتب آن درخشنده است خدایا از تو خواهم

بِبَهآئِکَ کُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ جَلالِکَ بِاَجَلِّهِ، وَ کُلُّ جَلالِکَ جَلیلٌ،

به تمام مراتب درخشندگیت خدایا از تو خواهم از باشوکت ترین مراتب جلالت و تمام مراتب جلال تو شوکتمند است

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِجَلالِکَ کُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ جَمالِکَ بِاَجْمَلِهِ،

خدایا از تو خواهم به همه مراتب جلالت خدایا از تو خواهم از زیباترین مراتب جمال تو و

وَکُلُّ جَمالِکَ جَمیلٌ،اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِجَمالِکَ کُلِّهِ،اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَما

همه مراتب جمالت زیباست خدایا از تو خواهم به همه مراتب جمالت خدایا تو را خوانم چنانچه

اَمَرْتَنى، فَاسْتَجِبْ لى کَما وَعَدْتَنى، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ عَظَمَتِکَ

دستورم دادى پس دعایم را به اجابت رسان چنانچه وعده ام دادى خدایا از تو خواهم از بزرگترین

بِاَعْظَمِها، وَ کُلُّ عَظَمَتِکَ عَظَیمَةٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِعَظَمَتِکَ کُلِّها، اَللّـهُمَّ

مراتب عظمتت و همه مراتب آن بزرگ است خدایا از تو خواهم به همه عظمتت خدایا

اِنّى اَسَئَلُکَ مِنْ نُورِکَ بِاَنْوَرِهِ، وَ کُلُّ نُورِکَ نَیِّرٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِنُورِکَ

از تو خواهم از تابنده ترین مراتب روشنیت و همه مراتب آن تابنده است خدایا از تو خواهم به تمام مراتب روشنیت

کُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ رَحْمَتِکَ بِاَوْسَعِها، وَ کُلُّ رَحْمَتِکَ واسِعَةٌ،

خدایا از تو خواهم از وسیع ترین مراتب رحمتت و همه رحمت تو وسیع است

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِرَحْمَتِکَ کُلِّها، اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنى،

خدایا از تو خواهم به همه مراتب رحمتت خدایا تو را مى خوانم همچنانکه دستورم دادى

فَاسْتَجِبْ لى کَما وَعَدْتَنى، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ کَمالِکَ بِاَکْمَلِهِ، وَ کُلُّ

پس اجابت کن دعایم را چنانچه وعده فرمودى خدایا از تو خواهم از کاملترین مراتب کمالت و تمام

کَمالِکَ کامِلٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِکَمالِکَ کُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ

مراتب آن کامل است خدایا از تو خواهم به تمام مراتب کمالت خدایا از تو خواهم از

کَلِماتِکَ بِاَتَمِّها، وَ کُلُّ کَلِماتِکَ تآمَّةٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِکَلِماتِکَ کُلِّهَا،

تمامترین کلمات و سخنانت و تمام کلماتت تام و تمام است خدایا از تو خواهم به کلماتت همگى

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ اَسْمآئِکَ بِاَکْبَرِها، وَکُلُّ اَسْمآئِکَ کَبیرَةٌ، اَللّهُمَّ اِنّى

خدایا از تو خواهم به بزرگترین نامهایت و همه نامهایت بزرگ است خدایا از

اَسْئَلُکَ بِاَسْمآئِکَ کُلِّها، اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنى، فَاسْتَجِبْ لى کَما

تو خواهم به نامهایت همگى خدایا من تو را مى خوانم چنانچه به من دستور دادى پس به اجابت رسان دعایم را

وَعَدْتَنى، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ عِزَّتِکَ باَعَزِّها، وَ کُلُّ عِزَّتِکَ عَزیزَةٌ،

چنانچه وعده ام فرمودى خدایا از تو خواهم به عزیزترین مراتب عزتت و همه مراتب تو عزیز است

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِعِزَّتِکَ کُلِّها، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ مَشِیَّتِکَ بِاَمْضاها،

خدایا از تو خواهم به همه مراتب عزتت خدایا از تو خواهم به گذراترین اراده و خواستت

وَکُلُّ مَشِیَّتِکَ ماضِیَةٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِمَشِیَّتِکَ کُلِّها، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ

و همه مراتب اراده تو گذراست خدایا از تو خواهم به تمام مراتب اراده و خواستت خدایا از تو خواهم

بِقُدْرَتِکَ الَّتِى اسْتَطَلْتَ بِها عَلى کُلِّ شَىْء، وَ کُلُّ قُدْرَتِکَ مُسْتَطیلَةٌ، اَللّهُمَّ

بدان قدرتت که بوسیله آن بر همه چیزبرترى گرفتى گرچه تمام مراتب قدرتت برترى گیرنده است خدایا

اِنّى اَسْئَلُکَ بِقُدْرَتِکَ کُلِّها، اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنى، فَاسْتَجِبْ لى

از تو خواهم به تمام مراتب قدرتت خدایا من تو را خوانم چنانچه دستورم دادى تو هم اجابتم کن

کَما وَعَدْتَنى، اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ عِلْمِکَ بِاَنْفَذِهِ وَکُلُّ عِلْمِکَ نافِذٌ،

چنانچه وعده فرمودى خدایا از تو خواهم از نافذترین مراتب دانشت با این که تمام مراتب دانشت نافذ است

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِعِلْمِکَ کُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ قَوْلِکَ بِاَرْضاهُ، وَکُلُّ

خدایا از تو خواهم به مراتب دانشت همگى خدایا از تو خواهم از پسندیده ترین گفتارت و تمام

قَوْلِکَ رَضِىٌّ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِقَوْلِکَ کُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ مَسآئِلِکَ

گفتار تو پسندیده است خدایا از تو خواهم به همه گفتارت خدایا از تو خواهم به محبوبترین چیزى که از تو درخواست شده

بِاَحَبِّهآ، وَکُلُّها اِلَیْکَ حَبیبَةٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِمَسآئِلِکَ کُلِّها، اَللّـهُمَّ اِنّى

و همه آنها پیش تو محبوب است خدایا از تو خواهم به تمام آنچه از تو درخواست شده خدایا من

اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنى، فَاسْتَجِبْ لى کَما وَعَدْتَنى، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ

تو را خوانم چنانچه دستورم دادى پس اجابتم کن چنانچه وعده ام فرمودى خدایا از تو خواهم به

شَرَفِکَ بِاَشْرَفِهِ، وَ کُلُّ شَرَفِکَ شَریفٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِشَرَفِکَ کُلِّهِ،

شریفترین مراتب شرفت و تمامى مراتب شرف تو شریف است خدایااز تو خواهم به مراتب شرفت همگى

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ سُلْطانِکَ بِاَدْوَمِهِ، وَ کُلُّ سُلطانِکَ دآئِمٌ، اَللّهُمَّ اِنّى

خدایا از تو خواهم به حق بادوامترین مراتب سلطنتت و تمام مراتب آن دائمى است خدایا از تو

اَسْئَلُکَ بِسُلْطانِکَ کُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ مُلْکِکَ بِاَفْخَرِهِ، وَ کُلُّ مُلْکِکَ

خواهم به مراتب سلطنتت همگى خدایا از تو خواهم به گرانمایه ترین مراتب فرمانرواییت و تمام مراتب فرمانرواییت

فاخِرٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِمُلْکِکَ کُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنى،

گرانمایه است خدایا از تو خواهم به تمام مراتب فرمانرواییت خدایا من تو را خوانم چنانچه دستورم دادى

فَاسْتَجِبْ لى کَما وَعَدْتَنى، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ عَلائِکَ بِاَعْلاهُ، وَ کُلُّ

پس اجابتم کن چنانچه وعده ام فرمودى خدایا از تو خواهم به والاترین مراتب بلندیت و تمام

عَلائِکَ عال، اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِعَلائِکَ کُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ ایاتِکَ

مراتب بلندى تو والاست خدایا از تو خواهم به والاترین مراتب بلندیت همگى خدایا از تو خواهم به

بِاَعْجَبِها، وَ کُلُّ ایاتِکَ عَجیبَةٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِایاتِکَ کُلِّها، اَللّهُمَّ اِنّى

شگفت ترین آیات و نشانه هایت و همه آیات تو شگفت است خدایا از تو خواهم به آیاتت همگى خدایا از

اَسْئَلُکَ مِنْ مَنِّکَ بِاَقْدَمِهِ، وَ کُلُّ مَنِّکَ قَدیمٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِمَنِّکَ کُلِّهِ،

تو خواهم به قدیمترین نعمتت و همه نعمتهایت قدیم است خدایا از تو خواهم به همه اقسام نعمتت

اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنى، فَاسْتَجِبْ لى کَما وَعَدْتَنى، اَللّهُمَّ اِنّى

خدایا من تو را خوانم چنانچه دستورم دادى پس اجابت کن دعایم را چنانچه وعده فرمودى خدایا من از

اَسْئَلُکَ بِما اَنْتَ فیهِ مِنَ الشُّؤُونِ وَالْجَبَرُوتِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِکُلِّ شَأْن

تو خواهم به آنچه تو در آنى از مقامات و قدرت و عظمتت خدایا از تو خواهم به حق هر مقام

وَکُلِّ جَبَرُوت، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِما تُجیبُنى بِهِ حینَ اَسْئَلُکَ، یا اَللهُ یا لا

و هر قدرت و عظمتى که دارى خدایا من از تو خواهم بدانچه اجابتم کنى بدان هنگامى که تورا خوانم اى خدا اى که

اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، اَسْئَلُکَ بِبَهآءِ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، یا لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، اَسْئَلُکَ بِجَلالِ

معبودى جز تو نیست از تو خواهم به درخشندگى (یا ارجمندى) کلمه «لااله الا انت» اى که نیست معبودى جز تو از تو خواهم به جلال

لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، یا لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، اَسْئَلُکَ بِلا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ

و کلمه «لا اله الا انت» اى که معبودى جز تو نیست از تو خواهم به کلمه «لااله الاانت» خدایا تو را خوانم

کَما اَمَرْتَنى، فَاسْتَجِبْ لى کَما وَعَدْتَنى، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ رِزْقِکَ

چنانچه دستورم دادى پس اجابت کن دعایم را چنانچه وعده ام فرمودى خدایا از تو خواهم از عمومى ترین اقسام روزیت

باَعَمِّهِ، وَ کُلُّ رِزْقِکَ عآمٌّ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِرِزْقِکَ کُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ

و تمام اقسام روزى تو عمومى است خدایا از تو خواهم به تمام اقسام روزى تو خدایا از تو خواهم

مِنْ عَطآئِکَ بِاَهْنَأِهِ، وَ کُلُّ عَطآئِکَ هَنیئٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِعَطآئِکَ کُلِّهِ،

از گواراترین عطایاى تو و تمام عطاهایت گواراست خدایا از تو خواهم به تمام عطایایت

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ خَیْرِکَ باَعْجَلِهِ، وَکُلُّ خَیْرِکَ عاجِلٌ، اَللّهُمَّ اِنّى

خدایا از تو خواهم به فورى ترین خیر و نیکیت و تمام نیکیهاى تو فورى است خدایا از

اَسْئَلُکَ بِخَیْرِکَ کُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ مِنْ فَضْلِکَ بِاَفْضَلِهِ، وَکُلُّ فَضْلِکَ

تو خواهم به تمام نیکیهایت خدایا از تو خواهم به فزونترین فضل تو و همه فضل تو

فاضِلٌ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِفَضْلِکَ کُلِّهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوکَ کَما اَمَرْتَنى،

فزون است خدایا از تو خواهم به فضل تو همگى خدایا تو را خوانم چنانچه دستورم دادى

فَاسْتَجِبْ لى کَما وَعَدْتَنى، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَابْعَثْنى

پس اجابتم کن چنانچه وعده ام فرمودى خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد و برانگیز مرا

عَلَى الاِْیمانِ بِکَ، وَالتَّصْدیقِ بِرَسُولِکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ السَّلامُ، وَالْوِلایَةِ لِعَلِىِّ

با داشتن ایمان به خودت و تصدیق به رسولت که درود بر او و آلش باد و ولایت على

بْنِ اَبیطالِب، وَ الْبَرائَةِ مِنْ عَدُوِّهِ، وَالاْیتِمامِ بِالاَْئِمَّةِ مِنْ آلِ مُحَمَّد عَلَیْهِمُ

بن ابى طالب و بیزارى از دشمنش و اقتدا به امامان از آل محمّد علیهم

السَّلامُ، فَاِنّى قَدْ رَضیتُ بِذلِکَ یا رَبِّ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد عَبْدِکَ

السلام زیرا که من خشنودم بدین اى پروردگار من خدایا درود فرست بر محمّد بنده

وَرَسُولِکَ فِى الاَْوَّلینَ، وَصَلِّ عَلى مُحَمَّد فِى الاْخِرینَ، وَصَلِّ عَلى

و رسولت در زمره اوّلین و درود فرست بر محمّد در زمره آخرین و درود فرست

مُحَمَّد فِى الْمَلاَءِ الاَْعْلى، وَصَلِّ عَلى مُحَمَّد فِى الْمُرْسَلینَ، اَللّـهُمَّ اَعْطِ

بر محمّد در عالم بالا و درود فرست بر محمّد در زمره مرسلین خدایا عطا کن

مُحَمَّداً الْوَسیلَةَ، وَالشَّرَفَ وَالْفَضیلَةَ وَالدَّرَجَةَ الْکَبیرَةَ، اَللّـهُمَّ صَلِّ

به محمّد مقام وسیله و شرف و فضیلت و درجه بزرگ را خدایا درود فرست

عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَقَنِّعْنى بِما رَزَقْتَنى، وَبارِکْ لى فیما اتَیْتَنى،

بر محمّد و آل محمّد و قانع کن مرا بدانچه روزیم کرده اى و برکت ده به من در آنچه به من داده اى

وَاحْفَظْنى فى غَیْبَتى، وَکُلِّ غائِب هُوَ لى، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ

و نگهدارى کن مرا در غیبتم و هر غایبى که مربوط به من است خدایا درود فرست بر محمّد و آل

مُحَمَّد، وَابْعَثْنى عَلَى الاِْیمانِ بِکَ، وَالتَّصْدیقِ بِرَسُولِکَ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى

محمّد و برانگیزم بر ایمان به خودت و تصدیق به رسولت خدایا درود فرست بر

مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَسْئَلُکَ خَیْرَ الْخَیْرِ رِضْوانَکَ وَالْجَنَّةَ، وَاَعُوذُ بِکَ مِنْ

محمّد و آل محمّد و از تو خواهم خوبترین خوبها را که خشنودى تو و بهشت باشد و پناه برم به تو از

شَرِّ الشَرِّ سَخَطِکَ وَالنّارِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاحْفَظْنى

بدترین بدها که خشم تو و آتش دوزخ باشد خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد و محافظت کن مرا

مِنْ کُلِّ مُصیبَة، وَمِنْ کُلِّ بَلِیَّة، وَمِنْ کُلِّ عُقُوبَة، وَمِنْ کُلِّ فِتْنَة، وَمِنْ کُلِّ

از هر پیش آمد ناگوار و از هر گرفتارى و از هر شکنجه و از هر فتنه و از هر

بَلاء، وَمِنْ کُلِّ شَرٍّ، وَمِنْ کُلِّ مَکْرُوه، وَمِنْ کُلِّ مُصیبَة، وَمِنْ کُلِّ افَة،

بلا و از هر بدى و از هر ناراحتى و از هر مصیبت و از هر آفتى

نَزَلَتْ اَوْ تَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ اِلَى الاَْرْضِ فى هذِهِ السّاعَةِ، وَفى هذِهِ اللَّیْلَةِ،

که نازل شده یا بعد از این از آسمان بزمین نازل شود در این ساعت و در این شب

وَفى هذَا الْیَومِ، وَفى هذَا الشَّهْرِ، وَفى هذِهِ السَّنَةِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد

و در این روز و در این ماه و در این سال خدایا درود فرست بر محمّد

وَ آلِ مُحَمَّد، وَاقْسِمْ لى مِنْ کُلِّ سُرُور، وَمِنْ کُلِّ بَهْجَة، وَمِنْ کُلِّ اسْتِقامَة،

و آل محمّد و نصیبم کن از هر شادى و از هر خوشحالى و از هر پایدارى

وَمِنْ کُلِّ فَرَج، وَمِنْ کُلِّ عافِیَة، وَمِنْ کُلِّ سَلامَة، وَمِنْ کُلِّ کَرامَة، وَمِنْ

و از هر گشایشى و از هر تندرستى و از هر سلامتى و از هر کرامت و از

کُلِّ رِزْق واسِع حَلال طَیِّب، وَمِنْ کُلِّ نِعْمَة، وِمَنْ کُلِّ سَعَة، نَزَلَتْ اَوْ

هر روزى فراخ حلال پاکى و از هر نعمتى و از هر وسعتى که نازل شده یا بعد از این نازل شود

تَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ اِلَى الاَْرْضِ فى هذِهِ السّاعَةِ، وَفى هذِهِ اللَّیْلَةِ، وَفى

از آسمان به زمین در این ساعت و در این شب و در

هذَا الْیَوْمِ، وَفى هذَا الشَّهْرِ، وَفى هذِهِ السَّنَةِ، اَللّهُمَّ اِنْ کانَتْ ذُنُوبى قَدْ

این روز و در این ماه و در این سال خدایا اگر چنانچه گناهانم

اَخْلَقَتْ وَجْهى عِنْدَکَ، وَحالَتْ بَیْنى وَبَیْنَکَ، وَغَیَّرَتْ حالى عِنْدَکَ،

شرمنده کرده است چهره ام را پیش تو و حائل شد میان من و تو و حالم را پیش تو تغییر داده

فَاِنّى اَسْئَلُکَ بِنُورِ وَجْهِکَ الَّذى لا یُطْفَأُ، وَبِوجْهِ مُحَمَّد حَبیبِکَ

پس از تو خواهم به حق نور ذاتت که خاموش نشود و به آبروى محمّد مصطفى حبیب تو

الْمُصْطَفى، وَبِوجْهِ وَلِیِّکَ عَلِىٍّ الْمُرْتَضى، وَبِحَقِّ اَوْلِیآئِکَ الَّذینَ

و به آبروى ولى تو على مرتضى و به حق اولیایت که برگزیدى

انْتَجَبْتَهُمْ، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَنْ تَغْفِرَ لى ما مَضى مِنْ

آنها را که درود فرستى بر محمّد و آل محمّد و بیامرزى برایم گذشته هاى از

ذُنُوبى، وَاَنْ تَعْصِمَنى فیما بَقِىَ مِنْ عُمْرى، وَاَعُوذُ بِکَ اللّهُمَّ اَنْ اَعُودَ فى

گناهانم را و نگاهم دارى در آینده عمرم و پناه مى برم به تو خدایا از این که بازگردم

شَىْء مِنْ مَعاصیکَ اَبَداً ما اَبْقَیْتَنى، حَتّى تَتَوَفّانى وَاَنـَا لَکَ مُطیعٌ، وَاَنْتَ

به یکى از گناهان و نافرمانیهایت هرگز تا زنده ام (یعنى) تا آنگاه که مرا بمیرانى و من فرمانبردار تو باشم و تو

عَنّى راض، وَاَنْ تَخْتِمَ لى عَمَلى بِاَحْسَنِهِ، وَتَجْعَلَ لى ثَوابَهُ الْجَنَّةَ، وَاَنْ

از من خشنود باشى و به انجام رسانى عمل مرا به نیکوترین آن و پاداش آن را برایم بهشت مقرّر دارى

تَفْعَلَ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ، یا اَهْلَ التَّقْوى وَیا اَهْلَ الْمَغْفِرَةِ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد

و انجام دهى درباره من آنچه را تو شایسته آنى اى اهل تقوا و اى شایسته آمرزش درود فرست بر محمّد

وَ آلِ مُحَمَّد، وَارْحَمْنى بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.(7)

و آل محمّد و رحم کن به من به رحمت خویش اى مهربانترین مهربانان.

--------------------------------------------------------------------------------

1. اقبال، صفحه 525.
2. همان مدرک، صفحه 496 و صفحه 515 و مصباح المتهجّد، صفحه 759.
3. براى آگاهى بیشتر از داستان مباهله و کتب فراوانى که آن را نقل کرده اند، به تفسیر نمونه، جلد 2، صفحه 437 به بعد (ذیل تفسیر آیه 61 سوره آل عمران) مراجعه کنید.
4. اقبال، صفحه 515.
5. همان مدرک.
6. مصباح المتهجّد، صفحه 758.
7. مصباح المتهجّد، صفحه 759.


  
روز عید غدیر (روز هیجدهم)
فضیلت این روز:
روز هیجدهم ذى الحجّه، یادآور روز مهمّى در تاریخ است. روزى است که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) پس از انجام حج در سال دهم هجرى به هنگام مراجعت به مدینه، مردم را در وادى «غدیر» جمع کرد و فرمان خدا یعنى نصب على(علیه السلام) به امامت و ولایت بر امّت را به آنان ابلاغ کرد. و آن جا بود که آیه (اَلْیَوْمَ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُم، وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتى، وَ رَضیتُ لَکُمُ الاْسْلامَ دِیناً)(1) نازل شد. و خداوند با برگزیدن على(علیه السلام) به امامت امّت، دین اسلام را کامل گردانید و دشمنان را ناامید و مأیوس ساخت. این روز را باید به حق از عظیم ترین اعیاد نامید، همان گونه که در روایات بر اهمّیّت فراوان این روز و برترى آن بر سایر اعیاد تأکید شده است.

فضیلت این روز:
روز هیجدهم ذى الحجّه، یادآور روز مهمّى در تاریخ است. روزى است که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) پس از انجام حج در سال دهم هجرى به هنگام مراجعت به مدینه، مردم را در وادى «غدیر» جمع کرد و فرمان خدا یعنى نصب على(علیه السلام) به امامت و ولایت بر امّت را به آنان ابلاغ کرد. و آن جا بود که آیه (اَلْیَوْمَ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُم، وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتى، وَ رَضیتُ لَکُمُ الاْسْلامَ دِیناً)(1) نازل شد. و خداوند با برگزیدن على(علیه السلام) به امامت امّت، دین اسلام را کامل گردانید و دشمنان را ناامید و مأیوس ساخت. این روز را باید به حق از عظیم ترین اعیاد نامید، همان گونه که در روایات بر اهمّیّت فراوان این روز و برترى آن بر سایر اعیاد تأکید شده است.
در روایتى از امام رضا(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «روز قیامت، چهار روز را که زینت بسته اند به نزد عرش الهى آورند: روز عید اضحى (قربان) روز عید فطر، روز جمعه و روز عید غدیر. ولى در آن میان، روز عید غدیر، از نظر زیبایى، مانند ماه است میان ستارگان».(2)
در همان روایت، از این روز، به عنوان «عید اکبر» یاد شده است; روزى که گناهان شیعیان (توبه کار) امیر مؤمنان(علیه السلام) بخشیده مى شود و این روز، روز شادى و سرور است، روزى است که در آن تبسّم بر چهره مؤمنان نقش مى بندد.(3)
در روایت دیگرى آمده است که از امام صادق(علیه السلام) پرسیدند: آیا براى مسلمانان غیر از عید فطر و عید اضحى (قربان) عید دیگرى نیز وجود دارد؟ فرمود: آرى. عیدى که از آن دو روز، باعظمت تر و شریفتر است، و آن روزى است که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)، على(علیه السلام) را براى امامت امّت نصب فرمود و در روایت دیگر فرمود: آن روز هیجدهم ذى الحجّه است.(4)
بهر حال، شایسته است در این روز مسلمانان با تشکیل مجالس جشن و سرور و مدیحه سرایى و سخنرانى درباره روز عید غدیر و مسأله امامت امّت و مناقب و فضایل امیر مؤمنان(علیه السلام)، آن را گرامى بدارند و فرزندان و جوانان و نوجوانان خود را با مسأله ولایت امیر مؤمنان على(علیه السلام) و منابع آن از کتاب و سنّت و تاریخ آشناتر سازند.

اعمال روز عید غدیر:
براى این روز اعمال متعدّدى روایت شده است:
1ـ روزه گرفتن است که در روایتى از امام صادق(علیه السلام) روزه در چنین روزى برابر روزه شصت ماه شمرده شده! و در روایتى روزه روز غدیر خم کفّاره شصت سال است.(5)
2ـ مرحوم «شیخ کفعمى» در «بلدالامین» غسل این روز را مستحب دانسته است.(6)
3ـ احسان و نیکى به برادران مؤمن.
در روایتى از امام صادق(علیه السلام) آمده است که فرمود: این روز، روز عبادت است و روز اطعام و نیکى کردن و احسان به برادران دینى است.(7)
در روایت دیگرى امام رضا(علیه السلام) فرمود: کسى که در این روز، به خانواده و برادران مؤمن خود، توسعه در رزق و بخششها و انفاق ها دهد خداوند روزى او را زیاد مى گرداند.(8)
4ـ زیارت امیر مؤمنان على(علیه السلام) در این روز بسیار بافضیلت است.
در روایتى از ابن ابى نصر (یکى از یاران برجسته امام رضا(علیه السلام)) نقل شده است که حضرت به وى فرمود: هرجا که هستى سعى کن در روز عید غدیر، خود را به کنار قبر مطهّر امیرمؤمنان(علیه السلام)
برسانى، چراکه در این روز خداوند گناهان بسیارى از مردان و زنان مسلمان را مى بخشد و دو برابر کسانى که خداوند آنها را در ماه رمضان و شب قدر و شب عید فطر از دوزخ آزاد مى کند، در چنین روزى از آتش جهنّم رهایى مى دهد!(9)
براى امیر مؤمنان(علیه السلام) در این روز زیارت هایى نقل شده است که معروفترین آن، زیارت معروف «امین الله» است که در بخش زیارات (صفحه 260) گذشت و مى توان آن را از نزدیک و یا از راه دور، خطاب به امیرمؤمنان(علیه السلام) خواند و همچنین زیارت مخصوصه امیرمؤمنان در روز عید غدیر که در صفحه 280 گذشت.
5ـ امام رضا(علیه السلام) فرمود: در چنین روزى که روز عید و تبریک گفتن به یکدیگر است، مناسب است مؤمنان وقتى به یکدیگر مى رسند این جملات را بگویند: 

اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذى جَعَلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّکینَ بِوِلایَةِ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَالاَْئِمَّةِ

ستایش خاص خدایى است که قرار داد ما را از تمسک جویان به ولایت امیرمؤمنان و سایر امامان

عَلَیْهِمُ السَّلامُ.(10)

علیهم السلام.

6ـ در چنین روزى وقتى برادر مؤمنت را ملاقات کردى بگو:

اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذى اَکْرَمَنا بِهذَا الْیَوْمِ، وَجَعَلَنا مِنَ الْمُؤْمِنینَ، وَجَعَلَنا مِنَ

ستایش خاص خدایى است که گرامى داشت ما را به این روز و قرارمان داد از ایمان آورندگان و قرارمان داد از

الْمُوفینَ بِعَهْدِهِ اِلَیْنا، وَمیثاقِهِ الَّذى واثَقَنا بِهِ، مِنْ وِلایَةِ وُلاةِ اَمْرِهِ،

وفاکنندگان به عهدى که با ما کرده بود و پیمانى که با ما بسته بود از ولایت سرپرستان امر دین او

وَالْقُوّامِ بِقِسْطِهِ، وَلَمْ یَجْعَلْنا مِنَ الْجاحِدینَ وَالْمُکَذِّبینَ بِیَوْمِ الدّینِ.(11)

و برپادارندگان عدلش و قرارمان نداد از منکران و تکذیب کنندگان روز جزا.

7ـ دعاى ندبه را در این روز بخواند(12)، که در بخش دعاهاى معروف (صفحه 189) گذشت.
8ـ مرحوم «سیّد بن طاووس» به سند صحیح از امام صادق(علیه السلام) نقل مى کند که در روز غدیر، دو رکعت نماز بخوان، پس از نماز به سجده برو و صد مرتبه خدا را شکر کن (مثلاً بگو: شکراً لِلّه) و سر از سجده بردار و این دعا را بخوان:

اَللّـهُمَّ اِنِّى اَسْئَلُکَ بِاَنَّ لَکَ الْحَمْدَ، وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ، وَاَنَّکَ واحِدٌ اَحَدٌ

خدایا از تو درخواست کنم بدان که از براى توست ستایش یگانه اى که شریک ندارى و تویى یکتاى یگانه اى

صَمَدٌ، لَمْ تَلِدْ وَلَمْ تُولَدْ، وَلَمْ یَکُنْ لَکَ کُفُواً اَحَدٌ، وَاَنَّ مُحَمّداً عَبْدُکَ

بى نیاز که فرزندى ندارى و فرزند کسى نیستى و نیست برایت همتایى هیچ کس و براستى محمّد بنده

وَرَسُولُکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ، یا مَنْ هُوَ کُلَّ یَوْم فى شَاْن، کَما کانَ مِنْ

و رسول توست درودهاى تو بر او و آلش باد اى که هر روز درکارى هستى چنانچه از

شَاْنِکَ اَنْ تَفَضَّلْتَ عَلَىَّ، بِاَنْ جَعَلْتَنى مِنْ اَهْلِ اِجابَتِکَ، وَاَهْلِ دِینِکَ

شأن تو بود که بر من تفضل فرمودى به این که مرا از اهل اجابتت و از اهل دینت

وَاَهْلِ دَعْوَتِکَ، وَوَفَّقْتَنى لِذلِکَ فى مُبْتَدَءِ خَلْقى، تَفَضُّلاً مِنْکَ وَکَرَماً

و اهل دعوتت قرار دادى و موفقم داشتى بدان در آغاز آفرینشم از روى تفضل و کرم

وَجُوداً، ثُمَّ اَرْدَفْتَ الْفَضْلَ فَضْلاً، وَالْجُودَ جُوداً، وَالْکَرَمَ کَرَماً، رَاْفَةً

و بخششت سپس دنبال آوردى این فضل را به فضلى دگر و این بخشش را به بخششى دگر و این کرم را به کرمى دگر که آن هم

مِنْکَ وَرَحْمَةً، اِلى اَنْ جَدَّدْتَ ذلِکَ الْعَهْدَ لى تَجْدیداً بَعْدَ تَجدیدِکَ

از روى مهر و رحمتت بود تا بدان جا که تازه کردى این عهد را برایم از نو پس از تجدید

خَلْقى، وَکُنْتُ نَسْیاً مَنْسِیّاً ناسِیاً ساهِیاً غافِلاً، فَاَتْمَمْتَ نِعْمَتَکَ بِاَنْ

آفرینشم در صورتى که من در فراموشى بودم و فراموشکارى و بى خبرىو غفلت پس تو نعمتت را بر من تمام کردى به این که آن را به

ذَکَّرْتَنى ذلِکَ، وَمَنَنْتَ بِهِ عَلَىَّ، وَهَدَیْتَنى لَهُ، فَلْیَکُنْ مِنْ شَاْنِکَ یا اِلهى

یادم انداختى و بدان بر من منّت نهادى و بر آن راهنماییم کردى پس همچنان باید از شأن تو باشد اى معبود

وَسَیِّدى وَمَولاىَ اَنْ تُتِمَّ لى ذلِکَ، وَلاتَسْلُبَنیهِ حَتّى تَتَوَفّانى عَلى ذلِکَ،

و آقا و مولاى من که تمام کنى برایم آن نعمت را و از من سلب نفرمایى آن را تا هنگامى که بمیرانیم بر آن

وَاَنتَ عَنّى راض، فَاِنَّکَ اَحَقُّ الْمُنعِمینَ اَنْ تُتِمَّ نِعمَتَکَ عَلَىَّ، اَللّـهُمَّ

در حالى که تو از من خشنود باشى که براستى تو سزاوارترین نعمت بخشانى که نعمتت را بر من به پایان رسانى خدایا

سَمِعْنا وَاَطَعْنا وَاَجَبْنا داعِیَکَ بِمَنِّکَ، فَلَکَ الْحَمْدُ غُفْرانَکَ رَبَّنا وَاِلَیْکَ

شنیدیم و پیروى کردیم و خواننده ات را اجابت کردیم به لطف تو پس از آن توست حمد و آمرزشت را خواهانیم پروردگارا و به سوى توست

الْمَصیرُ، امَنّا بِاللهِ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، وَبِرَسُولِهِ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ

بازگشت ایمان داریم به خداى یگانه اى که شریک ندارد و به رسولش محمّد صلى اللّه علیه و

وَآلِهِ،وَصَدَّقْنا وَاَجَبْنا داعِىَ اللهِ،وَاتَّبَعْنَاالرَّسُولَ فى مُوالاةِ مَوْلینا وَمَوْلَى

آله و تصدیق کردیم و اجابت کردیم داعى خدا را و پیروى کردیم از رسول (او) در مورد دوستى و اطاعت مولایمان و مولاى

الْمُؤْمِنینَ، اَمیرِالْمُؤْمِنینَ عَلِىِّ بْنِ اَبیطالِب، عَبْدِاللهِ وَاَخى رَسُولِهِ،

مؤمنان امیر مؤمنان على بن ابى طالب بنده خدا و برادر رسول او

وَالصِّدِّیقِ الاَْکْبَرِ، وَالْحُجَّةِ عَلى بَرِیَّتِهِ، اَلمُؤَیِّدِ بِهِ نَبِیَّهُ وَدینَهُ الْحَقَّ

و صدیق اکبر و حجت او بر آفریدگانش آن که خداوند پیامبرش و دین حق

الْمُبینَ، عَلَماً لِدینِ اللهِ، وَخازِناً لِعِلْمِهِ، وَعَیْبَةَ غَیْبِ اللهِ، وَمَوْضِعَ سِرِّ اللهِ،

آشکارش را بوسیله او تایید کرد نشانه و پرچم دین خدا و خزینه دار دانش او و گنجینه غیب خدا و جایگاه راز خدا

وَاَمینَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ، وَشاهِدَهُ فى بَرِیَّتِهِ، اَللّـهُمَّ رَبَّنا اِنَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً

و امین خدا بر خلق او و گواه او در آفریدگانش خدایا اى پروردگار ما ما شنیدیم منادى

یُنادى لِلاْیمانِ، اَنْ امِنُوا بِرَبِّکُمْ فَـامَنّا، رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا، وَکَفِّرْ عَنّا

را که ندا مى کرد براى ایمان (و مى گفت) ایمان آورید به پروردگارتان پروردگارا ما هم ایمان آوردیم پس بیامرز گناهانمان را و بدیهامان

سَیِّئاتِنا، وَتَوَفَّنا مَعَ الاَْبْرارِ، رَبَّنا وَ اتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِکَ، وَلا

را پوشیده دار و ما را با نیکان بمیران پروردگارا عطا کن به ما چیزى را که بوسیله فرستادگانت به ما وعده دادى و

تُخْزِنا یَوْمَ الْقِیمَةِ، اِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمیعادَ، فَاِنّا یا رَبَّنا بِمَنِّکَ وَلُطْفِکَ اَجَبْنا

در روز رستاخیز رسوایمان مکن که براستى تو خلف وعده نمى کنى، پس ما اى پروردگار به احسان و لطف تو اجابت کردیم

داعِیَکَ، وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ وَصَدَّقْناهُ، وَصَدَّقْنا مَوْلَى الْمُؤْمِنینَ، وَکَفَرْنا

داعى تو را و پیروى کردیم از رسول تو و تصدیقش کردیم و نیز تصدیق کردیم مولاى مؤمنان را و کافر شدیم

بِالْجِبْتِ وَالطّاغُوتِ، فَوَلِّنا ما تَوَلَّیْنا، وَاحْشُرْنا مَعَ اَئِمَّتِنا، فَاِنّا بِهِمْ

به جبت و طاغوت (غاصبان حقوق آن حضرت) پس والى ما گردان آن را که ما به ولایت برگزیدیم و با امامانمان محشورمان کن که براستى ما بدیشان

مُؤْمِنُونَ مُوقِنُونَ، وَلَهُمْ مُسَلِّمُونَ، امَنّا بِسِرِّهِمْ وَعَلانِیَتِهِمْ، وَشاهِدِهِمْ

ایمان و اعتقاد داریم و تسلیم آنانیم ایمان داریم بر نهانشان و آشکارشان و حاضرشان

وَغائِبِهِمْ، وَحَیِّهِمْ وَمَیِّتِهِمْ، وَرَضینا بِهِمْ اَئِمَّةً وَقادَةً وَسادَةً، وَ حَسْبُنا بِهِمْ

و غایبشان و زنده شان و مرده شان و خشنودیم به امامتشان و آقاییشان و همانها ما را در

بَیْنَنا وَبَیْنَ اللهِ دُونَ خَلْقِهِ، لا نَبْتَغى بِهِمْ بَدَلاً، وَلا نَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِمْ وَلیجَةً،

مابین خود و خدا از سایر خلق کافى هستند نجوییم بجاى ایشان بدلى ونگیریم جز ایشان همدمى (یا معتمدى)

وَبَرِئْنا اِلَى اللهِ مِنْ کُلِّ مَنْ نَصَبَ لَهُمْ حَرْباً مِنَ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ مِنَ الاَْوَّلینَ

و بیزارى جوییم به درگاه خدا از هر که برپا کند در برابرشان جنگى از جن و انس از اوّلین

وَالاْخِرینَ، وَ کَفَرْنا بِالْجِبْتِ وَالطّاغُوتِ وَالأَوْثانِ الأَرْبَعَةِ، وَاَشْیاعِهِمْ

و آخرین و کافر شدیم به جبت و طاغوت و بتهاى چهارگانه و دنبال روندگان

وَاَتْباعِهِمْ، وَکُلِّ مَنْ والاهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ، مِنْ اَوَّلِ الدَّهرِ اِلى آخِرِهِ،

و پیروانشان و هر که دوستشان دارد از جن و انس از آغاز روزگار تا پایان آن

اَللّـهُمَّ اِنّا نُشْهِدُکَ اَنـّا نَدینُ بِما دانَ بِهِ مُحَمَّدٌ وَ الُ مُحَمَّد، صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ

خدایا تو را گواه مى گیریم که ما متدین هستیم بدانچه متدین شد بدان محمّد و آل محمّد درود خدا بر او

وَعَلَیْهِمْ، وَقَوْلُنا ما قالُوا، وَدینُنا ما دانُوا بِهِ، ما قالُوا بِهِ قُلْنا، وَما دانُوا بِهِ

و برایشان باد و گفتار ما همان است که آنها گفتند و دین ما همان است که آنها متدین بدان بودند هرچه را آنان گفتند ما هم گفتیم و هرچه را آنان متدین شدند

دِنّا، وَما اَنْکَرُوا اَنْکَرْنا، وَمَنْ والَوْا والَیْنا، وَمَنْ عادَوْا عادَیْنا، وَمَنْ لَعَنُوا

ما هم شدیم و هرچه را انکار کردند ما انکار کردیم و هرکه را دوست داشتند دوست داریم و هر که را دشمن دارند دشمن داریم و هر که را لعن کردند

لَعَنّا، وَمَنْ تَبَرَّؤُا مِنْهُ تَبَرَّاْنا مِنْهُ، وَمَنْ تَرَحَّمُوا عَلَیْهِ تَرَحَّمْنا عَلَیْهِ، آمَنّا وَ

لعن کنیم و از هر که بیزارى جستند بیزارى جوئیم و بر هر که ترحم کردند ترحم کنیم ایمان آوردیم

سَلَّمْنا، وَ رَضینا وَ اتَّبَعْنا مَوالِیَنا صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِمْ، اَللّـهُمَّ فَتَمِّمْ لَنا ذلِکَ

و تسلیم و خشنود گشتیم و پیروى کردیم از سرورانمان درودهاى خدا بر ایشان باد خدایا پس تو آن را براى ما تکمیل کن

وَلاتَسْلُبْناهُ، وَ اجْعَلْهُ مُسْتَقِرّاً ثابِتاً عِنْدَنا، وَلا تَجْعَلْهُ مُسْتَعاراً، وَاَحْیِنا

و از ما سلب مفرما و آن را پایگاهى ثابت در پیش ما قرار ده وپایگاه عاریت و موقتش قرار مده و زنده مان

ما اَحْیَیْتَنا عَلَیْهِ، وَاَمِتْنا اِذا اَمَتَّنا عَلَیْهِ، الُ مُحَمَّد اَئِمَّتُنا، فَبِهِمْ نَاْتَمُّ وَاِیّاهُمْ

دار بر همان تا هرگاه که زنده مان دارى و بمیرانمان بر آن هرگاه میراندى مان، آل محمّد پیشوایان مایند به آنها اقتدا کنیم و آنان را

نُوالى، وَعَدُوَّهُمْ عَدُوَّ اللهِ نُعادى، فَاجْعَلْنا مَعَهُمْ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَمِنَ

دوست داریم و دشمنشان را که دشمن خداست دشمن داریم پس ما را در دنیا و آخرت با ایشان قرار ده و از

الْمُقَرَّبینَ، فَاِنّا بِذلِکَ راضُونَ، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

مقربان درگاهت گردان که براستى ما به همان خشنودیم اى مهربانترین مهربانان.

س از پایان دعا، بار دیگر به سجده برو و صد مرتبه الحمد لله و صد مرتبه شکراً للهِ بگو.
امام(علیه السلام) در ادامه فرمود: هر کس که این عمل را بجا آورد، پاداش کسى را دارد که در روز غدیر، نزد رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بوده و با آن حضرت
بیعت کرده است.(13) (مرحوم محدّث قمى مى گوید: بهتر است که این نماز نزدیک ظهر انجام شود که مقارن نصب حضرت على(علیه السلام)به خلافت بوده است).
9ـ از «شیخ مفید»(رحمه الله) نقل شده است که این دعا را در روز «غدیر» مى خوانى:

اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّد نَبِیِّکَ، وَعَلِىٍّ وَلِیِّکَ، وَالشَّاْنِ وَالْقَدْرِ الَّذى

خدایا از تو درخواست کنم به حق محمّد پیامبرت و به حق على ولى تو و بدان منزلت و مرتبه اى که بدان

خَصَصْتَهُما بِهِ دُونَ خَلْقِکَ، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَعَلِىٍّ، وَاَنْ تَبْدَءَ بِهِما

وسیله آن دو را از سایر مخلوق خود اختصاص دادى که درود فرستى بر محمّد و على و از آنان شروع کنى

فى کُلِّ خَیْر عاجِل، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد الاَْئِمَّةِ الْقادَةِ،

در دادن هر خیرى که فورى است خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد پیشوایان رهبر

وَالدُّعاةِ السّادَةِ، وَالنُّجُومِ الزّاهِرَةِ، وَالاَْعْلامِ الْباهِرَةِ، وَساسَةِ الْعِبادِ،

و خوانندگان بزرگ و سرور و ستارگان درخشان و نشانه هاى فروزان و تدبیرکنندگان کار بندگان

وَاَرْکانِ الْبِلادِ، وَالنّاقَةِ الْمُرْسَلَةِ، وَالسَّفینَةِ النّاجِیَةِ، اَلْجارِیَةِ فِى اللُّجَجِ

و پایه هاى جاهاى آباد و ناقه فرستاده شده و کشتى نجات که روان است در دریاهاى

الْغامِرَةِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، خُزّانِ عِلْمِکَ، وَاَرْکانِ

ژرف پرآب خدایا درود فرست بر محمّد و آل محمّد گنجینه هاى دانشت و پایه هاى

تَوْحِیدِکَ، وَدَعآئِمِ دینِکَ، وَمَعادِنِ کَرامَتِکَ، وَصَفْوَتِکَ مِنْ بَرِیَّتِکَ،

محکم توحید تو و ستونهاى دین تو و معدنهاى کرامتت و برگزیدگان از خلقت

وَخِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ، اَلاَْتْقِیآءِ النُّجَبآءِ الاَْبْرارِ، وَالْبابِ الْمُبْتَلى بِهِ

و بهترین آفریدگانت آن پرهیزکاران و برگزیدگان نیکوکار و درگاهى که مورد ابتلاى مردم است

النّاسُ، مَنْ اَتاهُ نَجى، وَمَنْ اَباهُ هَوى، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ

هر که بدان درگاه آمد نجات یافت و هرکه سرباز زد سقوط کرد خدایا درود فرست بر محمّد و آل

مُحَمَّد، اَهْلِ الذِّکْرِ الَّذینَ اَمَرْتَ بِمَسْئَلَتِهِمْ، وَذَوِى الْقُرْبَى الَّذینَ اَمَرْتَ

محمّد اهل ذکرى که دستور فرمودى بپرسش مسائل از آنها و خویشاوندانى که دستور فرمودى

بِمَوَدَّتِهِمْ، وَفَرَضْتَ حَقَّهُمْ، وَجَعَلْتَ الْجَنَّةَ مَعادَ مَنِ اقْتَصَّ اثارَهُمْ، اَللّهُمَّ

به دوست داشتنشان و حقشان را واجب کردى و بهشت را بازگشتگاه (و سرمنزل) کسى قرار دادى که آثارشان را پیروى کند خدایا

صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، کَما اَمَرُوا بِطاعَتِکَ، وَنَهَوْا عَنْ مَعْصِیَتِکَ،

درود فرست بر محمّد و آل محمّد چنانچه دستور پیروى تو را دادند و از نافرمانیت نهى کردند

وَدَلُّوا عِبادَکَ عَلى وَحْدانِیَّتِکَ، اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّد نَبِیِّکَ

و بندگانت را به یگانگیت راهنمایى کردند خدایامن از تو مى خواهم به حق محمّد پیامبرت

وَنَجیبِکَ، وَصَفْوَتِکَ وَاَمینِکَ، وَرَسُولِکَ اِلى خَلْقِکَ، وَبِحَقِّ

و گرامى و برگزیده و امین تو و فرستاده ات بسوى خلق و به حق

اَمیرِالْمُؤْمِنینَ، وَیَعْسُوبِ الدّینِ، وَقآئِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلینَ، اَلْوَصِىِّ الْوَفِىِّ،

امیرمؤمنان و پیشواى دین و رهبر سفیدرویان آن وصى با وفا

وَالصِّدّیقِ الاَْکْبَرِ، وَالْفارُوقِ بَیْنَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ، وَالشّاهِدِ لَکَ، وَالدّالِّ

و صدیق اکبر و جداکننده بین حق و باطل و گواه تو و راهنمایى کننده

عَلَیْکَ، وَالصّادِعِ بِاَمْرِکَ، وَالْمُجاهِدِ فى سَبیلِکَ، لَمْ تَاْخُذْهُ فیکَ لَوْمَةُ

بر تو و آشکار کننده دستورت و جهادکننده در راهت آن که نگیردش (و ناراحتش نکند) درباره تو ملامت

لائِم، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَنْ تَجْعَلَنى فى هذَا الْیَوْمِ

ملامت کننده اى که درود فرستى بر محمّد و آل محمّد و مرا قرار دهى در این روزى

الَّذى عَقَدْتَ فیهِ لِوَلِیِّکَ الْعَهْدَ فى اَعْناقِ خَلْقِکَ، وَاَکْمَلْتَ لَهُمُ الدّینَ مِنَ

که بستى براى ولى خود پیمان (امامت) را در گردن خلق خود و کامل گرداندى براى آنها دین را از

الْعارِفینَ بِحُرْمَتِهِ، وَالْمُقِرّینَ بِفَضْلِهِ، مِنْ عُتَقآئِکَ وَطُلَقائِکَ مِنَ النّارِ،

عارفان به حرمتش و اقرارکنندگان به فضل او از آزادشدگان و رهاشدگانت از آتش

وَلا تُشْمِتْ بى حاسِدِى النِّعَمِ، اَللّـهُمَّ فَکَما جَعَلْتَهُ عیدَکَ الاَْکْبَرَ،

و شاد مکن نسبت به من حسودانم را در نعمتهایت خدایا چنانچه آن را عید بزرگ خود قرار داده اى

وَسَمَّیْتَهُ فِى السَّمآءِ یَوْمَ الْعَهْدِ الْمَعْهُودِ، وَفِى الاَْرْضِ یَوْمَ الْمیثاقِ

و نامیدى آن را در آسمان روز عهد معهود و در زمین روز پیمان گرفتن

الْمَاْخُوذِ، وَالْجَمْعِ الْمَسْئُولِ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَقْرِرْ بِهِ

و انجمن بازخواست شده درود فرست بر محمّد و آل محمّد و روشن کن بوسیله اش دیدگان

عُیُونَنا، وَاجْمَعْ بِهِ شَمْلَنا، وَلا تُضِلَّنا بَعْدَ اِذْ هَدَیْتَنا، وَاجْعَلْنا لاَِنْعُمِکَ مِنَ

ما را و گردآور بدستش پراکندگى ما را و گمراهمان مکن پس از آن که هدایتمان کردى و قرارمان ده از سپاسگزاران

الشّاکِرینَ، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ، اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذى عَرَّفَنا فَضْلَ هذَا الْیَوْمِ،

نعمتهایت اى مهربانترین مهربانان ستایش خاص خدایى است که شناساند به ما فضیلت این روز را

وَبَصَّرَنا حُرْمَتَهُ، وَکَرَّمَنا بِهِ، وَشَرَّفَنا بِمَعْرِفَتِهِ، وَهَدانا بِنُورِهِ، یا رَسُولَ

و بینامان کرد به حرمت این روز و گرامیمان داشت بدان و شرافتمان داد به معرفتش و هدایتمان کرد به نورش اى رسول

اللهِ یا اَمیرَالْمُؤمِنینَ،عَلَیْکُما وَعَلى عِتْرَتِکُما وَعَلى مُحِبِّیکُما مِنّى اَفْضَلُ

خدا اى امیرمؤمنان بر شما و بر عترت شما و بر دوستان شما بهترین

السَّلامِ ما بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَبِکُما اَتَوَجَّهُ اِلَى اللهِ رَبّى وَرَبِّکُما فى

سلام و درود من باد تا برپاست شب و روز و بوسیله او رو کنم بسوى خدا پروردگار من و پروردگارتان در

نَجاحِ طَلِبَتى، وَقَضآءِ حَوآئِجى، وَتَیْسیرِ اُمُورى، اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ

موفق شدن به مقصودم و برآورده شدن حاجاتم و آسان شدن کارهایم خدایا از تو خواهم

بِحَقِّ مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَنْ تَلْعَنَ

به حق محمّد و آل محمّد که درود فرستى بر محمّد و آل محمّد و لعنت کنى

مَنْ جَحَدَ حَقَّ هذَا الْیَوْمِ،وَاَنْکَرَ حُرْمَتَهُ، فَصَدَّ عَنْ سَبیلِکَ لاِِطْفآءِ نُورِکَ،

کسى را که انکار کند حق این روز را و انکار کند حرمتش را وجلوگیرى کرد از راه تو براى خاموش کردن نورت

فَاَبَى اللهُ اِلاَّ اَنْ یُتِمَّ نُورَهُ، اَللّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّد نَبِیِّکَ، وَاکْشِفْ

ولى خدا هم نمى خواهد جز آن که نورش را آشکار کند خدایا گشایش ده به کار خاندان محمّد پیامبرت و برطرف کن

عَنْهُمْ وَبِهِمْ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ الْکُرُباتِ، اَللّهُمَّ امْلاَءِ الاَْرْضَ بِهِمْ عَدْلاً،

از ایشان و بوسیله ایشان از اهل ایمان گرفتاریها و محنتها راخدایا پرکن زمین رابوسیله ایشان از عدل و داد

کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً، وَ اَنْجِزْلَهُمْ ما وَعَدْتَهُمْ، اِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمیعادَ.(14)

چنانچه پر شده از ستم و بیداد و وفا کن براى آنها آنچه را وعده دادى به آنها که براستى تو خلف وعده نمى کنى.

10ـ به سبب عظمت روز «غدیر» و مبارکى و میمنت آن، مناسب است که برادران مؤمن، با یکدیگر در این روز، عقد اخوّت و برادرى بخوانند و پیوند برادرى و همکارى را میان خویش عمیق تر سازند.
مرحوم «حاجى نورى» در «مستدرک الوسائل» مى گوید: دست راست خود را بر دست راست برادر مؤمن خود بگذار و بگو:

واخَیْتُکَ فِى اللهِ، وَصافَیْتُکَ فِى اللهِ، وَصافَحْتُکَ فِى اللهِ، وَعاهَدْتُ اللهَ

برادر شدم با تو در راه خدا و دوست باصفایت شدم در راه خدا و مصافحه کردم با تو در راه خدا وعهد کردم با خدا

وَمَلائِکَتَهُ وَکُتُبَهُ وَرُسُلَهُ وَاَنْبِیآئَهُ، وَالاَْئِمَّةَ الْمَعْصُومینَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ،

و فرشتگانش و کتابهایش و رسولانش وپیمبرانش و امامان معصومین علیهم السلام

عَلى اَنّى اِنْ کُنْتُ مِنْ اَهْلِ الْجَنَّةِ وَ الشَّفاعَةِ، وَاُذِنَ لى بِاَنْ اَدْخُلَ الْجَنَّةَ،

بر این که اگر من از اهل بهشت و اهل شفاعت بودم و اجازه ام دادند که

لا اَدْخُلُها اِلاّ وَاَنْتَ مَعى

داخل بهشت گردم داخل نشوم جز با تو

آنگاه برادر مؤمن مى گوید:

قَبِلْتُ.

قبول کردم

آنگاه بگو:

اَسْقَطْتُ عَنْکَ جَمیعَ حُقُوقِ الاُْخُوَّةِ، ما خَلاَ الشَّفاعَةَ وَ الدُّعآءَ وَ الزِّیارَةَ.(15)

و ساقط کردم از تو تمامى حقوق برادرى را جز شفاعت و دعا و زیارت.

در این صورت، وقتى که طرف مقابل قبول کرد، برادر معنوى یکدیگر خواهند شد و چون وظیفه اخوّت بسیار سنگین است، همه حقوق برادرى را جز زیارت، دعا و شفاعت به یکدیگر مى بخشند.


--------------------------------------------------------------------------------

1. سوره مائده، آیه 3.
2. زادالمعاد، صفحه 323 و اقبال، صفحه 464 .
3. زاد المعاد، صفحه 324 و اقبال، صفحه 464.
4. مصباح المتهجّد، صفحه 736.
5. اقبال، صفحه 465.
6. بلدالامین، صفحه 259.
7. زادالمعاد، صفحه 327.
8. همان مدرک، صفحه 324.
9. اقبال، صفحه 468.
10. اقبال، صفحه 464.
11. بلدالامین، صفحه 263. در اقبال (صفحه 476) همین دعا با اندکى تفاوت، از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است.
12. مرحوم سیّد بن طاووس در اعمال روز عید فطر، دعاى ندبه را ذکر کرده و گفته است: این دعا را در عیدهاى چهارگانه مى خوانند (اقبال، صفحه 295).
13. اقبال، صفحه 472 و بحارالانوار، جلد 95، صفحه 298 .
14. بحارالانوار، جلد 95، صفحه 319 و اقبال، صفحه 492 (با اندکى تفاوت).
15. مستدرک الوسائل، جلد 6، صفحه 279، حدیث 6843.

 
   

  
<      1   2   3   4   5   >>   >